جدول جو
جدول جو

معنی یاصول - جستجوی لغت در جدول جو

یاصول
اصل و بن و بیخ وریشه و نژاد، (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)، و الیاصول، الاصل، قال ابووجزه:و الیاصول، الاصل، قال ابووجزه:
یهز روقی رمالی کانهما
عودا مداوس یأصول و یأصول،
یرید اصل و اصل، صاحب اللسان آن را در ترکیب ’و ص ل’ آورده است و صاحب قاموس ذیل ’ص ل’ بنقل از ابن درید، (از تاج العروس)، رجوع به یأصول شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اصول
تصویر اصول
اصل ها، جمع واژۀ اصل
در فقه علوم شرعی که از چهار اصل کتاب، سنت، اجماع و قیاس تشکیل می شود
در موسیقی هفده آواز اصلی در موسیقی قدیم ایرانی
اصول دین: در اسلام، اصولی که این دین مبتنی بر آن است و عبارتند از توحید، نبوت و معاد در مذهب شیعه دو اصل عدل و امامت نیز اضافه می شود
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان دره گز با 168 تن سکنه، آب آن از قنات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(اُ)
جمع واژۀ اصل. اساسها و بیخ و بن ها. (فرهنگ نظام). اصلها. جمع اصل که بمعنی بیخ است. (آنندراج) (غیاث). ریشه ها، و اصول و فروع، ریشه ها و شاخه ها. (ناظم الاطباء).
- اصول اظفار، بن های ناخن.
لغت نامه دهخدا
(اَصْ وَ)
جهنده تر بر کسی. حمله کننده تر.
- امثال:
اصول من حمل.
و رجوع به صول و صوله شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اصول
تصویر اصول
اساسها، بیخ و بن ها، ج اصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصول
تصویر اصول
((اِ))
جمع اصل، ریشه ها، پایه ها، نژادها، گوهرها، علوم شرعی که از چهار اصل تشکیل می شود، کتاب، سنت، اجمعا، قیاس، دین به عقیده اهل سنت سه اصل است، توحید، نبوت، معاد و شیعه دو اصل عدل و امامت را بر آن افزوده و معتقد
فرهنگ فارسی معین
شرعیات، علوم شرعی، کلیات، مبادی، بنیادها
متضاد: فروع
فرهنگ واژه مترادف متضاد