دهی است از دهستان گور بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت، سر راه مالرو ساردوئیه به دارزین. کوهستانی و سردسیر است و205 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه و رودخانه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوب و میوه و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ساکنان از طایفۀ مهنی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان گور بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت، سر راه مالرو ساردوئیه به دارزین. کوهستانی و سردسیر است و205 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه و رودخانه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوب و میوه و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ساکنان از طایفۀ مهنی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ناراین، قلعه ای در هندوستان که به دست سلطان محمود غزنوی گشوده شد، رجوع به ناراین شود: دو بدره زر بگرفتم به فتح نارایین به فتح رومیه صد بدره گیرم و خرطال، عنصری
ناراین، قلعه ای در هندوستان که به دست سلطان محمود غزنوی گشوده شد، رجوع به ناراین شود: دو بدره زر بگرفتم به فتح نارایین به فتح رومیه صد بدره گیرم و خرطال، عنصری
نیرو، قوت، طاقت، توان، تاب، استطاعت، این کلمه غالباً با ’دادن’ و ’کردن’ صرف شود چنانکه گویند دلم یارایی نداد، چشمم یارایی نمی کند ببینم، عقلم یارایی نمی کند بفهمم، زورم یارایی نداد بردارم، عمرش یارایی نکرد
نیرو، قوت، طاقت، توان، تاب، استطاعت، این کلمه غالباً با ’دادن’ و ’کردن’ صرف شود چنانکه گویند دلم یارایی نداد، چشمم یارایی نمی کند ببینم، عقلم یارایی نمی کند بفهمم، زورم یارایی نداد بردارم، عمرش یارایی نکرد