- یاددارنده (زَ نَ / نِ)
آن که بخاطر دارد: و یاددارنده بود هر چیزها را که به کودکی شنیده بود. (هدایهالمتعلمین ص 123)
معنی یاددارنده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، ناهی، وازع، حابس، زاجر، معوّق، مناع، رادع
بخاطردارنده متذکر مقابل فراموش کننده: و یا دارنده بود هر چیزها را که بکودکی شنیده بود و دیده بود
dispositif d'arrêt, dissuasif, de manière dissuasive, intimidant, inhibiteur
penahan, mencegah, secara mencegah, menakutkan, inhibitor
อุปกรณ์หยุด , ขัดขวาง , อย่างยับยั้ง , น่ากลัว , ตัวยับยั้ง
arrestor, ontmoedigend, afschrikkend, afschrikwekkend, remmer
arrestador, dissuasivo, de forma dissuasiva, ameaçador, inibidor
arrestador, disuasorio, de manera disuasoria, prohibitivo, inhibidor
arrestatore, dissuasivo, in modo dissuasivo, minaccioso, inibitore
арестор , відмовляючий , стримуючи , забороняючий , інгібітор
