جدول جو
جدول جو

معنی یاخچال - جستجوی لغت در جدول جو

یاخچال
نام مرتعی در نور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پامچال
تصویر پامچال
(دخترانه)
گلی زینتی به رنگهای سفید، صورتی، یا نارنجی
فرهنگ نامهای ایرانی
گودال بسیار بزرگ سرپوشیده در زمین که در فصل زمستان در آنجا یخ انبار می کنند و برای تابستان نگه می دارند، صندوق فلزی یا چوبی که میوه یا خوراکی های دیگر را در آن کنار یخ می گذارند تا سرد شود، یخدان، دستگاهی صندوق مانند به اندازه های مختلف که با برق کار می کند و هرچه را که در آن بگذارند سرد نگه می دارد، در علم زمین شناسی توده های دائمی و عظیم یخ در مناطق سردسیر زمین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخوال
تصویر اخوال
خال ها، دایی ها، برادران مادر، جمع واژۀ خال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پامچال
تصویر پامچال
نام گیاه و گل آن با برگ های درشت و ستبر و شاخه های کوتاه که از میان آن ها ساقه ای به بلندی ۲۰ سانتی متر بالا می رود و بر سر آن گل های زیبا به رنگ های مختلف سرخ، زرد و سفید شکفته می شود و بر چند نوع است، گل نوروز، زهر الرّبیع، پریمور، پریمولا
فرهنگ فارسی عمید
(کاخْ)
زاغ. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
موضعی بدامن کوه توچال از سلسلۀ البرز در شمال شهر تهران
لغت نامه دهخدا
(یَ)
هرجایی که در آن یخ را نگاهداری می کنند. یخدان. (ناظم الاطباء). چالۀ عمیق و مسقف که یخ به زمستان درآن ریزند و نگهدارند تابستان را. (یادداشت مؤلف). گودی که یخ را در آن گذارند. (آنندراج) :
معده شعله خوار صد دوزخ
مطبخ یخ فروش صد یخچال.
ظهوری (از آنندراج).
، در تخاطب عامه کلمه ای است که گویند برای نمودن بی ملاحتی گفتار گوینده که بسی سرد و بی مزه سخن گوید. (یادداشت مؤلف).
- مثل یخچال، گفتاری بی مزه و سرد از دهانی سرد. (یادداشت مؤلف).
، دستگاهی الکتریکی که مصنوعاًدر آن یخ بوجود آورند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
رئیس یا صاحب یا مستأجر یخچال. (یادداشت مؤلف) ، یخچال فروش. آنکه ساختن و فروختن یخچال فلزی برقی یا نفتی بعهده دارد
لغت نامه دهخدا
گوی باشد که بافندگان گاه بافندگی پای در آن آویزند، پاچال، (برهان)، پاچاه، پاچامه
لغت نامه دهخدا
زهرالربیع، نوعی از گیاه گل دار که در نواحی معتدلۀ اروپا و آسیا میروید و انواع آن عبارتست از پامچال زبره، پامچال نرمه، پامچال مطبّق، پامچال زرد
لغت نامه دهخدا
تصویری از اخضال
تصویر اخضال
ترابیدن با آب تر کردن خیس شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخطال
تصویر اخطال
دشنامگویی کودن کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخجال
تصویر اخجال
شرمنده کردن شرماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخبال
تصویر اخبال
آیشت دهی: زمین را یک سال بکارند و سالی چند رها کنند تا نیرو گیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخمال
تصویر اخمال
گمنامی گمنام کردن، ازارزش انداختن بی ارزش کردن، پر زناک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
آشوب بر هم زدن کار شکنی زیانگری در تازی با آرش (معنی) بردن و ربودن نیز آمده اخلال طلب اخلال جوی اخلال گر خلل آوردن، خلل و رخنه کردن، خلل رسانیدن، زیان رسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
گودال زیر پای جولاهگانگودالی که نانوا بقال یا آشپز در آن میایستد و چیز میفروشد، گودالی که شیر در آن جمع کنند و فروشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یخچال
تصویر یخچال
هر جایی که در آن یخ را نگهداری میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخوال
تصویر اخوال
جمع خال، دایی ها کاکویگان جمع خال دائیان دائیها برادران مادر
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به یخچال (زمین های یخچالی سنگهای یخچالی دوره های یخچالی) قسمتی از دوران چهارم زمین شناسی که با پیشرفت یخ وسرما در قسمتهای عظیمی از کره زمین مشخص است مجموعا سه یا چهار دوره یخچالی که باپیشرفت یخ های طبیعی درتشکیلات زمین شناسی دوران چهارم نیمکره شمالی مشخص است تشخیص داده شده که در هر یک از این دوره ها یخها از قطب شمال بطرف جنوب پیشروی کرده اند ودرفواصل پیشروی یخ های طبیعی تشکیلات عقب نشینی یخ ها مشاهده میشود که بدوره های بین یخچالی موسومندمهمترین دوره های یخچالی دوران چهارم عبارتند از: دوره یخچالی ساکسونین که در این دوره تمام شبه جزیره اسکاندیناوی و قسمت عظیمی ازانگلستان و هلند و آلمان و قسمت عظیمی از روسیه از یخچال پوشیده میشده است، دوره یخچالی پولونین که توسعه اش از یخچال قبلی کمتر بوده معذلک تمام اسکاندیناوی وقسمتی ازانگلستان و لهستان را فرامیگرفته است، دوره یخچالی مکلمبورژین که توسعه اش ازدویخچال قبلی کمتربود و یخچال سراسراسکاندیناوی ودانمارک رافرامیگرفته است: دوره یخ بندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاهچال
تصویر سیاهچال
زندان تاریک، جای گود و تاریک
فرهنگ لغت هوشیار
گودال زیر پای جولاهگانگودالی که نانوا بقال یا آشپز در آن میایستد و چیز میفروشد، گودالی که شیر در آن جمع کنند و فروشند
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی گیاه که دارای برگهای درشت و شاخه های کوتاه که میان آن ساقه ای به بلندی بیست سانتیمتر بالا میرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا چال
تصویر پا چال
گودال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاچال
تصویر کاچال
کاچار: (بخواست آتش و آن کنده را بکند و بسوخت نه کاخ ماند و نه تخت و نه تاج و نه کاچال) (بهرامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخیال
تصویر اخیال
جمع خیل، گروه سواران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخوال
تصویر اخوال
جمع خال، داییان، دایی ها، برادران مادر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یخچال
تصویر یخچال
محل نگاهداری یخ، وسیله ای که با نیروی برق کار می کند و هرچه را در آن بگذارند سرد نگاه می دارد
فرهنگ فارسی معین
گیاه علفی یک ساله و زینتی از تیره پامچالیان با گل های زرد روشن و بی بو و برگ هایی در ته ساقه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخلال
تصویر اخلال
دستبری، بهم زدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کاچال
تصویر کاچال
اثاث
فرهنگ واژه فارسی سره
1ـ دیدن یخچال در خواب، نشانه آن است که فردی را آزار خواهید داد که می کوشد از راه درست امرار معاش کند. ، 2ـ اگر خواب ببینید یخ داخل یخچال می گذارید، نشانه آن است که صاحب احترام و اعتبار خواهید شد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
مرتعی در روستای کدیر نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در دهستان دو هزار تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی