جدول جو
جدول جو

معنی اخوال

اخوال
جمع خال، داییان، دایی ها، برادران مادر
تصویری از اخوال
تصویر اخوال
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اخوال

اخوال

اخوال
جمع خال، دایی ها کاکویگان جمع خال دائیان دائیها برادران مادر
اخوال
فرهنگ لغت هوشیار

اخوال

اخوال
خداوند بسیار خال یعنی برادر مادر گردیدن. (منتهی الارب). خداوند بسیار خالو شدن. خداوند خال بسیار و کریم گشتن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

اخوال

اخوال
جَمعِ واژۀ خال، بمعنی برادر مادر و علم لشکر و نقطۀ سیاه که بر اندام بود. (غیاث اللغات) ، ممتلی، الیف. مؤنث: خَوْثاء
لغت نامه دهخدا

اخبال

اخبال
آیشت دهی: زمین را یک سال بکارند و سالی چند رها کنند تا نیرو گیرد
اخبال
فرهنگ لغت هوشیار