یاسا. راه و رسم و قاعده و قانون. (برهان). حکم و قانون و سیاست. (غیاث). رسم و قاعده: آن اسیران را بجز دوری نبود دیدن فرعون دستوری نبود. که فتادندی بره در پیش او بهر آن یاسه بخفتندی برو. مولوی. یاسه آن به که نبیند هیچ اسیر درگه و بی گه لقای آن امیر. مولوی. یاسه شددر جهان به یرلغخان که کنند از قتال کوته چنگ چشم برهم زند ز تیهو باز چشم کوته کند ز غرم پلنگ اینهمه یاسه های سخت برفت یار با ما هنوز بر سر جنگ. نزاری قهستانی. رجوع به یاسا شود
یاسا. راه و رسم و قاعده و قانون. (برهان). حکم و قانون و سیاست. (غیاث). رسم و قاعده: آن اسیران را بجز دوری نبود دیدن فرعون دستوری نبود. که فتادندی بره در پیش او بهر آن یاسه بخفتندی برو. مولوی. یاسه آن به که نبیند هیچ اسیر درگه و بی گه لقای آن امیر. مولوی. یاسه شددر جهان به یرلغخان که کنند از قتال کوته چنگ چشم برهم زند ز تیهو باز چشم کوته کند ز غرم پلنگ اینهمه یاسه های سخت برفت یار با ما هنوز بر سر جنگ. نزاری قهستانی. رجوع به یاسا شود
مؤنث یابس. خشک. ج، یابسات. - اطعمه یابسه، غذاهای یابس. صاحب عقدالفرید آرد: آن که رطوبت بر بدن او چیره بود به اطعمه یابسه نیازمند باشد و آنها عبارتند از عدس و چغندر و پشت (سویق) و هر غذایی که برشته و پخته و بریان شود و... (عقدالفرید ج 8 ص 34)
مؤنث یابس. خشک. ج، یابسات. - اطعمه یابسه، غذاهای یابس. صاحب عقدالفرید آرد: آن که رطوبت بر بدن او چیره بود به اطعمه یابسه نیازمند باشد و آنها عبارتند از عدس و چغندر و پِشت (سویق) و هر غذایی که برشته و پخته و بریان شود و... (عقدالفرید ج 8 ص 34)
جزیره ای است در دریای مدیترانه در نزدیکی اسپانیا. و رجوع به نخبهالدهر دمشقی ص 141 و الحلل السندسیه ج 1 ص 271 ج 2 ص 145 و تاج العروس و قاموس الاعلام ترکی شود
جزیره ای است در دریای مدیترانه در نزدیکی اسپانیا. و رجوع به نخبهالدهر دمشقی ص 141 و الحلل السندسیه ج 1 ص 271 ج 2 ص 145 و تاج العروس و قاموس الاعلام ترکی شود
منسوب به یاء. مؤنث یائی، قصیده یا قطعه ای را که قوافی آن به حرف ’ی’ ختم شود اصطلاحاً یائیه گویند چنانکه مختوم به حرف ’دال’ را دالیه و ’راء’ را رائیه. ازیائیه های مشهور در عربی یائیۀ ابن الفارض است که سیوطی آن را شرح کرده و برق الوامض فی شرح یائیه ابن الفارض نامیده است. رجوع به کشف الظنون ج 2 ص 658 شود
منسوب به یاء. مؤنث یائی، قصیده یا قطعه ای را که قوافی آن به حرف ’ی’ ختم شود اصطلاحاً یائیه گویند چنانکه مختوم به حرف ’دال’ را دالیه و ’راء’ را رائیه. ازیائیه های مشهور در عربی یائیۀ ابن الفارض است که سیوطی آن را شرح کرده و برق الوامض فی شرح یائیه ابن الفارض نامیده است. رجوع به کشف الظنون ج 2 ص 658 شود