جدول جو
جدول جو

معنی ہونا - جستجوی لغت در جدول جو

ہونا
رخ دادن، بودن
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سونا
تصویر سونا
(دخترانه)
مرغ آبزی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نونا
تصویر نونا
(دخترانه)
برج حوت، نام مادر ابراهیم (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مونا
تصویر مونا
(دخترانه)
نام یک الهه، منا، امیدها
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یونا
تصویر یونا
(پسرانه)
یونس، کبوتر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پونا
تصویر پونا
(دخترانه)
در گویش سمنان پونه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ونا
تصویر ونا
سستی شکستگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گونا
تصویر گونا
گونه، آداب تشبیه
فرهنگ لغت هوشیار
((زُ))
بیماری پوستی که عامل ویروس آبله مرغان است که به صورت تاول ها یا دانه هایی در امتداد یک عصب پوستی پدیدار می شود و با درد زیادی همراه است
فرهنگ فارسی معین
((سُ))
حمامی دارای اتاق یا اتاق های بسیار گرم و معمولاً حوضچه آب سرد که پس از ماندن در اتاق گرم و عرق ریختن، در حوضچه آب سرد غوطه می خورند و بر دو نوع است، سونای خشک و سونای بخار
فرهنگ فارسی معین
باریدن، به باران
دیکشنری اردو به فارسی
ابری بودن
دیکشنری اردو به فارسی
سقوط کردن، تصادف کردن
دیکشنری اردو به فارسی
پف دار بودن، کف آلود بودن
دیکشنری اردو به فارسی
تکّه تکّه شدن، له شدن
دیکشنری اردو به فارسی
خارکی، خاردار بودن
دیکشنری اردو به فارسی
شگفت زده شدن، غافلگیر شدن، تعجّب کردن
دیکشنری اردو به فارسی
چاپ پذیری، قابل پنهان شدن
دیکشنری اردو به فارسی
مستقیم بودن
دیکشنری اردو به فارسی
جمع شدن، مونتاژ کردن، به هم پیوستن
دیکشنری اردو به فارسی
برابر بودن
دیکشنری اردو به فارسی
بلند ایستادن، بلند شدن
دیکشنری اردو به فارسی
انتخابی بودن
دیکشنری اردو به فارسی
واگرا شدن، انحراف
دیکشنری اردو به فارسی
نفوذ کردن، وارد شدن
دیکشنری اردو به فارسی
متعلّق بودن، مرتبط باشند
دیکشنری اردو به فارسی
بازیابی کردن، برای بهبودی
دیکشنری اردو به فارسی
مهمّ بودن
دیکشنری اردو به فارسی
دور هم جمع شدن، برای جمع شدن در یک مکان
دیکشنری اردو به فارسی
لرزیدن، تکان دادن
دیکشنری اردو به فارسی
گریه کردن
دیکشنری اردو به فارسی
خوابیدن، برای خوٰابیدن
دیکشنری اردو به فارسی
کوتاه قد، کوتوله
دیکشنری اردو به فارسی
لیاقت داشتن، مستحقّ بودن
دیکشنری اردو به فارسی