- گیوه
- نوعی پای افزار که رویه آن را از ریسمان و نخ پرگ یعنی ریسمانهای پنبه ای بافته و زیره یا ته آنرا گاه از چرم و بیشتر از لته های بهم فشرده و درهم کشیده سازند، نوعی از کفش است
معنی گیوه - جستجوی لغت در جدول جو
- گیوه ((وِ))
- نوعی کفش که رویه آن از نخ یا ابریشم بافته می شود
گیوه ها را ور کشیدن: کنایه از تصمیم به رفتن گرفتن و آماده حرکت شدن
![تصویری از گیوه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/2/7/9/mon-0027905.jpg)
- گیوه
- نوعی کفش که رویۀ آن از نخ یا ابریشم بافته می شود و ته آن از چرم یا پارچه است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از گریوه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/1/3/amd-0011307.jpg)
تل، پشته، تپه، گردونۀ کوه، برای مثال خری بر گریوه ز سرما بمرد / که از کاهلی جامه با خود نبرد (نظامی۵ - ۸۱۸)
![تصویری از گیشه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/0/6/amd-0010625.jpg)
باجه، گیشه، جایگاه مخصوص فروش بلیت یا گرفتن و دادن پول در سینما، بانک و مانند آن ها، دریچه، روزنه
![تصویری از گیره](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/0/6/amd-0010624.jpg)
ابزاری که برای نگه داشتن، فشار دادن و یا گرفتن چیزی به کار می رود، انبر، وسیله ای چوبی، فلزی یا پلاستیکی برای نگاه داشتن لباس روی طناب یا میله، وسیله ای برای جمع کردن یا نگه داشتن موی سر، وسیله ای برای ضمیمه کردن کاغذها به هم، در پزشکی وسیله ای برای بستن رگ و مانند آن
![تصویری از گروه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/1/9/amd-0021934.jpg)
جماعت، جمعی از مردم، دسته ای از حیوانات
گروه خونی: در پزشکی نوع خون انسان یا برخی پستانداران که بر اساس وجود یا عدم آنتی ژن های خاص، بر سطح گلبول های قرمز تقسیم بندی می شود و شامل گروه های a، b، ab و o است
گروه خونی: در پزشکی نوع خون انسان یا برخی پستانداران که بر اساس وجود یا عدم آنتی ژن های خاص، بر سطح گلبول های قرمز تقسیم بندی می شود و شامل گروه های a، b، ab و o است
![تصویری از میوه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/8/9/amd-0028974.jpg)
تخمدان بارور شده و رسیدۀ گل که دانه ها را در بر می گیرد، به ویژه درصورتی که دارای گوشته باشد، بار، بر، ثمر
میوۀ دل: کنایه از فرزند
میوۀ دل: کنایه از فرزند
![تصویری از ژیوه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/1/0/amd-0031094.jpg)
جیوه، عنصری نقره ای رنگ که در حرارت متعارفی مایع می شود و در ۴۰ درجه زیر صفر منجمد می گردد، در ساختن بارومتر و برای جیوه دادن آیینه به کار می رود، از مادۀ معدنی سرخ رنگی به نام شنجرف به دست می آید، هرگاه شنجرف را حرارت بدهند جیوه به صورت بخار از آن خارج می شود و آن را در ظرف های مخصوص سرد می کنند و بعد جمع آوری می کنند، گاهی هم به حالت خالص در طبیعت پیدا می شود، مرکور، زیبق، سیماب، آبک
![تصویری از جیوه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/0/9/amd-0030928.jpg)
عنصری نقره ای رنگ که در حرارت متعارفی مایع می شود و در ۴۰ درجه زیر صفر منجمد می گردد، در ساختن بارومتر و برای جیوه دادن آیینه به کار می رود، از مادۀ معدنی سرخ رنگی به نام شنجرف به دست می آید، هرگاه شنجرف را حرارت بدهند جیوه به صورت بخار از آن خارج می شود و آن را در ظرف های مخصوص سرد می کنند و بعد جمع آوری می کنند، گاهی هم به حالت خالص در طبیعت پیدا می شود، سیماب، زیبق، ژیوه، آبک، مرکور
چوبی که در شکاف چوبی دیگر گذارند و چوب اولی را به تبر زنند تا دومی بشکافد
کوه پست پشته بلند، گردنه عقبه، زمین سراشیب، راه دشوار گذار: در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی است آن به کرین گریوه سبکبار بگذری. (حافظ)