جدول جو
جدول جو

معنی گژدهم - جستجوی لغت در جدول جو

گژدهم
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دژدار ایرانی در زمان نوذر پادشاه پیشدادی
تصویری از گژدهم
تصویر گژدهم
فرهنگ نامهای ایرانی
گژدهم
(گُ دَ)
درختی است که آنرا به تازی شجرهالبق خوانند. در برهان گژم آورده و پشه غال را پشه دار گفته است. (آنندراج). رشیدی گژم آورده. رجوع به گژم شود
لغت نامه دهخدا
گژدهم
(گَ دُ)
عقرب. (آنندراج) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
گژدهم
(گَ دَ هََ)
نام پهلوانی است ایرانی. (برهان) (آنندراج) :
بدین روی دژدار بد گژدهم
دلیران بیدار بااو بهم.
فردوسی.
رجوع به فهرست ولف شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هَِدَ هَُ)
چیزی که در مرتبۀ هژده واقع گردد. (ناظم الاطباء). هجدهم. هیجدهم: امیر سه شنبه هژدهم شهر جمادی الاولی در این صفۀ نو خواهد نشست. (تاریخ بیهقی). رجوع به هژده شود
لغت نامه دهخدا
(گَ دُ)
عقرب. اصح به کاف تازی است. (آنندراج). رشیدی هم به کاف تازی آورده است
لغت نامه دهخدا
تصویری از هژدهم
تصویر هژدهم
درمرحله هژده هیجدهم: (... و هفدهم جگر وهژدهم زهره ونوزدهم سپرز)
فرهنگ لغت هوشیار
یا گژدم طاس آبگون. برج عقرب. یا گژدم گردون. برج عقرب یا گژدم نیلوفری. برج عقرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گژدم
تصویر گژدم
((گَ دُ))
عقرب
فرهنگ فارسی معین