جدول جو
جدول جو

معنی گوگرد - جستجوی لغت در جدول جو

گوگرد
ماده معدنی فلزمانند، زرد رنگ، عایق الکتریسته، حلال در بنزین که به حالت ترکیب در سولفات ها و سولفورها وجود دارد و در حرارت ۱۱۰ درجۀ سانتی گراد ذوب می شود و در صنعت برای ساختن کبریت به کار می رود، در طب نیز برای معالجۀ امراض پوستی به کار می رود
گوگرد احمر: گوگرد سرخ، فسفر سرخ، اکسیر به رنگ سرخ، کنایه از هر چیز کمیاب، برای مثال گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست / بشناس قدر خویش که گوگرد احمری (سعدی۲ - ۶۷۸)
تصویری از گوگرد
تصویر گوگرد
فرهنگ فارسی عمید
گوگرد
یکی از اجسام معدنی که بیشتر در نزدیک کوههای آتشفشان یافت میشود، جوهریست که آنرا کبریت هم میگویند و آن چهار نوع میباشد، سفید، زرد، سرخ و سیاه
فرهنگ لغت هوشیار
گوگرد
((گِ))
عنصری با علامت شیمیایی S، جامد و زردرنگ و قابل اشتعال، معادن آن بیشتر نزدیک کوه های آتشفشان است، در صنعت کبریت سازی مصرف زیاد دارد
تصویری از گوگرد
تصویر گوگرد
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منسوب به گوگرد کبریتی: دارای گوگرد آغشته به گوگرد: آبهای گوگردی، ساخته شده از گوگرد، برنگ گوگرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوارد
تصویر گوارد
هضم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوارد
تصویر گوارد
((گُ))
هضم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوگرد احمر
تصویر گوگرد احمر
گوگرد سرخ، فسفر سرخ، اکسیر به رنگ سرخ، کنایه از هر چیز کمیاب، برای مثال گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست / بشناس قدر خویش که گوگرد احمری (سعدی۲ - ۶۷۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوگردانک
تصویر گوگردانک
سرگین گردان، حشره ای سیاه و پردار، بزرگ تر از سوسک های خانگی که در بیابان های گرم پیدا می شود و بیشتر روی سرگین حیوانات می نشیند و آنرا با چرخاندن حمل میکند، سرگین غلتان، سرگین گردانک، خروک، خبزدو، خبزدوک، خزدوک، کوزدوک، چلاک، چلانک، کستل، گوگار، گوگال، تسینه گوگال، بالش مار، کوز، جعل، قرنبا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوگرد احمر
تصویر گوگرد احمر
گوگرد سرخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب گوگردی
تصویر آب گوگردی
چشمه آب گرم طبیعی که در آن گوگرد باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوهر گوگرد
تصویر جوهر گوگرد
در علم شیمی اسید سولفوریک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عرق گوگرد
تصویر عرق گوگرد
ترشک گوگرد
فرهنگ لغت هوشیار