جدول جو
جدول جو

معنی گوهرپرست - جستجوی لغت در جدول جو

گوهرپرست
(چِ رَ / رِ اَ)
پرستندۀ گوهر. پرستندۀ جواهر. گوهرفروش. گوهری:
پیش عکس تاج تو شمع هوا گوهرپرست
زیر پای دست تو دست سپهر اخترفشان.
فرخی.
همه پیکری را بدانسان که هست
درو دید رسام گوهرپرست.
نظامی.
بسی سالها شد که گوهرپرست
نیاورد از این گونه گوهر بدست.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ظاهرپرست
تصویر ظاهرپرست
آنکه صورت ظاهر را دوست دارد و به باطن توجه ندارد
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ کِ / کَ)
که گور را پرستد و ستایش کند. علاقه مند به گور (قبر) : از هفتادواند فرقۀ اسلام مذهبی واهیتر و مقالتی رکیک تر از مذهب رافضی نیست و... همه گورپرست باشند و همچون دخترکان که لعبت بیارایند رافضی گورخانه بیاراید و منقش کند... (کتاب النقض ص 626)
لغت نامه دهخدا
(حُجْ جَ)
مخفف گوهرپرست. رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(سِ)
ظاهربین:
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هرچه گوید جای هیچ اکراه نیست.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(دی دَ / دِ)
پرستندۀ خورشید. عابدالشمس. (یادداشت بخط مؤلف) :
فرویاختی سوی خورشید دست
سر خویش چون مردم خورپرست.
اسدی.
، حربا. خورپا. آفتاب پرست، گل آفتاب گردان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
پرستندۀ مهر:
چون دعا کرد ماه مهرپرست
شاه را داد بوسه ای بر دست.
نظامی
لغت نامه دهخدا
پرستنده گوهر: پیش عکس تاج تو شمع هوا گوهر پرست زیر پای دست تو دست سپهر اخترفشان. (فرخی)، گوهر فروش گوهری جواهری: بسی سالها شد که گوهر پرست نیاورد از این گونه گوهر بدست. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه علاقه مند بقبر است: ... همه گور پرست باشند و همچون دختر کان که لعبت بیارایند. رافضی گورخانه بیاراید و منقش کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوهر پرستی
تصویر گوهر پرستی
پرستیدن گوهر، گوهر فروشی
فرهنگ لغت هوشیار
پرستنده گوهر: پیش عکس تاج تو شمع هوا گوهر پرست زیر پای دست تو دست سپهر اخترفشان. (فرخی)، گوهر فروش گوهری جواهری: بسی سالها شد که گوهر پرست نیاورد از این گونه گوهر بدست. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوهرپرستی
تصویر گوهرپرستی
آپتئور، آپتئوز
فرهنگ واژه فارسی سره