جدول جو
جدول جو

معنی گودآغل - جستجوی لغت در جدول جو

گودآغل
(بَ جَ)
دهی است از دهستان قصبۀ بخش حومه شهرستان سبزوار واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری سبزوار و 7 هزارگزی جنوب جادۀ شوسۀ عمومی سبزوار به شاهرود. جلگه و معتدل و سکنۀ آن 126 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و زیره و پنبه و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گودال
تصویر گودال
جای گود، چاله
فرهنگ فارسی عمید
(مِ)
کلود (1505- 1572 میلادی). موسیقیدان فرانسوی که در بزانسون متولد شد و در عهد سن بارتلمی در لیون کشته شد. وی مؤلف ’پسوم’ است که درآن از تحویل پولی فونی قرن شانزدهم و سبک موسیقی آغاز قرن هفدهم بحث میکند
لغت نامه دهخدا
سنت گودول (650- 712 میلادی)، سرپرست و حامی بروکسل که در نزدیکی آلوست متولد شد
لغت نامه دهخدا
(گُو بُ نِ)
ده کوچکی است از بخش راین شهرستان بم واقع در 4000 گزی شمال راین و 2000 گزی باختر فرعی راین به نی بید. سکنۀ آن 3 خانوار است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
نام یکی از پادشاهان بزرگ سومری که در سال 2500 قبل از میلاد دولت سومر را رونق تازه ای داد و آنزان (یعنی مملکت عیلامیها) را مطیع کرد و به دادگری و عدالت پرداخت و معابدو ابنیۀ جدید ساخت و مصالح آن را از شامات، عربستان و عیلام طلبید. (از تاریخ ایران باستان ج 1 ص 116)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گودال
تصویر گودال
زمین پست و جای عمیق، حفره، چاله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گودال
تصویر گودال
((گُ))
چاله، جای گود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گودال
تصویر گودال
حفره
فرهنگ واژه فارسی سره
چال، چاله، حفره، خندق، گود، لان، مغاک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جوال کیسه ی بافته شده از موی بز
فرهنگ گویش مازندرانی