دهی است از دهستان شهرکهنۀ بخش حومه شهرستان قوچان واقع در 8 هزارگزی جنوب باختری قوچان به شیروان. جلگه و هوای آن سرد است و 108 تن سکنه دارد. آب آن از قنات است. محصولش غلات و انگور و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان شهرکهنۀ بخش حومه شهرستان قوچان واقع در 8 هزارگزی جنوب باختری قوچان به شیروان. جلگه و هوای آن سرد است و 108 تن سکنه دارد. آب آن از قنات است. محصولش غلات و انگور و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
قسمی از آلوچۀ بزرگ و آبدار. (ناظم الاطباء). از خانوادۀ روزاسه، پرونوس اسپینوزا. (جنگل شناسی کریم ساعی ج 2). آن را در کجور، آستارا و طوالش آلوچه، درلاهیجان و دیلمان و رودسر الو و هلو، در نور و آمل هلی و در گیلان خلی، خولی یا خالودار مینامند. (جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 241). آلوچۀ درشت. گرجه. - گوجۀ برقانی، آلوی برقانی. - گوجۀ پرپر، پرونوس تریلوبا. - گوجۀ گیلانی، پرونوس سیریاکا. (واژه نامۀگیاهی تألیف اسماعیل زاهدی)
قسمی از آلوچۀ بزرگ و آبدار. (ناظم الاطباء). از خانوادۀ روزاسه، پرونوس اسپینوزا. (جنگل شناسی کریم ساعی ج 2). آن را در کجور، آستارا و طوالش آلوچه، درلاهیجان و دیلمان و رودسر الو و هلو، در نور و آمل هلی و در گیلان خلی، خولی یا خالودار مینامند. (جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 241). آلوچۀ درشت. گرجه. - گوجۀ برقانی، آلوی برقانی. - گوجۀ پرپر، پرونوس تریلوبا. - گوجۀ گیلانی، پرونوس سیریاکا. (واژه نامۀگیاهی تألیف اسماعیل زاهدی)
درختی است از تیره گل سرخیان و از دسته بادامیها که شاخه هایش بی خار و میوه اش شفت است یعنی دارای میان بر آبدار و هسته ای سخت میباشد (هسته در میوه های شفت از مجموع درون برکه سخت و چوبی است و دانه بوجود آمده است) میوه گوجه خوراکی است و گونه های مختلف دارد که در اکثر نقاط ایران کشت میشود. میوه گونه های مختلف گوجه برنگهای سبز زرد قرمز تیره متمایل بسیاه و باقسام مختلف ریز و درشت میباشند. از گونه های گوجه معروف ایران گوجه برغانی است که نسبه درشت و مایل بسرخ تیره است. دیگر گوجه گلستان است که سبز رنگ و درشت و شیرین و آبدار است و در حوالی مشهد کشت میشود گوجه گیلانی آلوی گیلی. یا گوجه فرنگی. گیاهی است یکساله از تیره بادنجانیان که علفی است و برگهایش متناوب و دندانه دار و خوشبو است و گلهایش زرد رنگ و دارای آرایش گرزن میباشد. میوه این گیاه خوراکی است و مصرف غذایی دارد و قرمز رنگ و باشکال مختلف است بادمجان فرنگی تمات طماطم باذنجان قوطه قوطه. توضیح کشت گوجه فرنگی در عهد ناصرالدین شاه در ایران متداول گردید. یا گوجه گیلانی. گوجه. یا گوجه وحشی. گونه وحشی گوجه که ریزتر از گوجه معمولی است و ساقه هایش خاردار است و غالبا میوه اش بسیار ترش میباشد ولی گونه هایی دارد که تا حدی میوه آنها شیرین است. غالبا گوجه معمولی را بپایه های گوجه وحشی پیوند میکنند. گونه های مختلف گوجه وحشی با سامی آلوچه و آلوچه سگک مشهورند
درختی است از تیره گل سرخیان و از دسته بادامیها که شاخه هایش بی خار و میوه اش شفت است یعنی دارای میان بر آبدار و هسته ای سخت میباشد (هسته در میوه های شفت از مجموع درون برکه سخت و چوبی است و دانه بوجود آمده است) میوه گوجه خوراکی است و گونه های مختلف دارد که در اکثر نقاط ایران کشت میشود. میوه گونه های مختلف گوجه برنگهای سبز زرد قرمز تیره متمایل بسیاه و باقسام مختلف ریز و درشت میباشند. از گونه های گوجه معروف ایران گوجه برغانی است که نسبه درشت و مایل بسرخ تیره است. دیگر گوجه گلستان است که سبز رنگ و درشت و شیرین و آبدار است و در حوالی مشهد کشت میشود گوجه گیلانی آلوی گیلی. یا گوجه فرنگی. گیاهی است یکساله از تیره بادنجانیان که علفی است و برگهایش متناوب و دندانه دار و خوشبو است و گلهایش زرد رنگ و دارای آرایش گرزن میباشد. میوه این گیاه خوراکی است و مصرف غذایی دارد و قرمز رنگ و باشکال مختلف است بادمجان فرنگی تمات طماطم باذنجان قوطه قوطه. توضیح کشت گوجه فرنگی در عهد ناصرالدین شاه در ایران متداول گردید. یا گوجه گیلانی. گوجه. یا گوجه وحشی. گونه وحشی گوجه که ریزتر از گوجه معمولی است و ساقه هایش خاردار است و غالبا میوه اش بسیار ترش میباشد ولی گونه هایی دارد که تا حدی میوه آنها شیرین است. غالبا گوجه معمولی را بپایه های گوجه وحشی پیوند میکنند. گونه های مختلف گوجه وحشی با سامی آلوچه و آلوچه سگک مشهورند
گوجه دو نوع است. گوجه فرنگی و گوجه درختی که هر دو نوع آن به خاطرطعم ترشی که دارند و از جمله چاشنی ها محسوب می شوند خوب نیستند و از غم و اندوه خبر می دهند. خوردن گوجه درختی اگر سبز و شیرین با شد خوب است ولی اگر زرد و ترش باشد نشان بیماری است و غم. گوجه فرنگی نیز به خاطر ترشی که دارد غصه و ناراحتی است و هیجان و اضطراب - منوچهر مطیعی تهرانی ۱ـ خوردن گوجه فرنگی در خواب، نشانه آن است که به سلامتی کامل دست خواهید یافت. ۲ـ دیدن گوجه فرنگی های درشت در خواب، نشانه آن است که محیط خانوادگی شما لبریز از شادمانی و نشاط خواهد شد. ۳ـ اگر دختری در خواب گوجه فرنگی های رسیده ببیند، نشانه آن است که هنگام ازدواج، شادمانی بزرگی او را فرا خواهد گرفت. .
گوجه دو نوع است. گوجه فرنگی و گوجه درختی که هر دو نوع آن به خاطرطعم ترشی که دارند و از جمله چاشنی ها محسوب می شوند خوب نیستند و از غم و اندوه خبر می دهند. خوردن گوجه درختی اگر سبز و شیرین با شد خوب است ولی اگر زرد و ترش باشد نشان بیماری است و غم. گوجه فرنگی نیز به خاطر ترشی که دارد غصه و ناراحتی است و هیجان و اضطراب - منوچهر مطیعی تهرانی ۱ـ خوردن گوجه فرنگی در خواب، نشانه آن است که به سلامتی کامل دست خواهید یافت. ۲ـ دیدن گوجه فرنگی های درشت در خواب، نشانه آن است که محیط خانوادگی شما لبریز از شادمانی و نشاط خواهد شد. ۳ـ اگر دختری در خواب گوجه فرنگی های رسیده ببیند، نشانه آن است که هنگام ازدواج، شادمانی بزرگی او را فرا خواهد گرفت. .
کنج، زاویه، کناره، لبه، جای خلوت و آرام، کنایه از قسمتی از چیزی، در موسیقی هر یک از قطعات یا آهنگ هایی که دستگاه ها و نغمات موسیقی ایرانی را تشکیل می دهند و به دو دستۀ کلی گوشه های سازی و گوشه های آوازی تقسیم می شوند گوشه گرفتن: کنایه از در گوشه ای نشستن و از مردم دوری کردن، گوشه گیری کردن گوشه گزیدن: کنایه از در گوشه ای نشستن و از مردم دوری کردن، گوشه گیری کردن، گوشه گرفتن گوشه نشستن: در گوشه ای نشستن، کنایه از گوشه گیری کردن، گوشه نشینی کردن، برای مثال عابد که نه از بهر خدا گوشه نشیند / بیچاره در آیینۀ تاریک چه بیند (سعدی - ۱۸۰) گوشه و کنار: کنایه از این طرف و آن طرف، این سو و آن سو گوشه کنار: کنایه از این طرف و آن طرف، این سو و آن سو، گوشه و کنار گوشه و کنایه: کنایه از حرف گوشه دار، سخن آمیخته به طعن و طنز گوشه کنایه: کنایه از حرف گوشه دار، سخن آمیخته به طعن و طنز، گوشه و کنایه
کنج، زاویه، کناره، لبه، جای خلوت و آرام، کنایه از قسمتی از چیزی، در موسیقی هر یک از قطعات یا آهنگ هایی که دستگاه ها و نغمات موسیقی ایرانی را تشکیل می دهند و به دو دستۀ کلی گوشه های سازی و گوشه های آوازی تقسیم می شوند گوشه گرفتن: کنایه از در گوشه ای نشستن و از مردم دوری کردن، گوشه گیری کردن گوشه گزیدن: کنایه از در گوشه ای نشستن و از مردم دوری کردن، گوشه گیری کردن، گوشه گرفتن گوشه نشستن: در گوشه ای نشستن، کنایه از گوشه گیری کردن، گوشه نشینی کردن، برای مِثال عابد که نه از بهر خدا گوشه نشیند / بیچاره در آیینۀ تاریک چه بیند (سعدی - ۱۸۰) گوشه و کنار: کنایه از این طرف و آن طرف، این سو و آن سو گوشه کنار: کنایه از این طرف و آن طرف، این سو و آن سو، گوشه و کنار گوشه و کنایه: کنایه از حرف گوشه دار، سخن آمیخته به طعن و طنز گوشه کنایه: کنایه از حرف گوشه دار، سخن آمیخته به طعن و طنز، گوشه و کنایه
هر یک از برجستگی های گوشتی دوطرف صورت، نوع، طرز، رنگ، برای مثال هزار گونه گل از شاخ چهره بنموده / چو لعبتان گل اندام نازک از پا چنگ (شمس فخری - مجمع الفرس - گونه)، شکل
هر یک از برجستگی های گوشتی دوطرف صورت، نوع، طرز، رنگ، برای مِثال هزار گونه گل از شاخ چهره بنموده / چو لعبتان گل اندام نازک از پا چنگ (شمس فخری - مجمع الفرس - گونه)، شکل
دهی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان واقع در 46000 گزی شمال باختری راور و 18000 گزی شمال راه فرعی راور به کوهبنان. دامنه است و هوای آن معتدل و مالاریایی و سکنۀ آن 700 تن است. آب آن از دو رشته قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. در 2000 گزی شمال آبادی معدن سنگ پنبه نسوز وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان واقع در 46000 گزی شمال باختری راور و 18000 گزی شمال راه فرعی راور به کوهبنان. دامنه است و هوای آن معتدل و مالاریایی و سکنۀ آن 700 تن است. آب آن از دو رشته قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. در 2000 گزی شمال آبادی معدن سنگ پنبه نسوز وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
تن بدن، یا گوده حرام. از حرام تن و توش بهم آورده تنبل هیچکاره: حیف است که از دختر زر جویی کام کاین فاحشه باشد از ذوات اعلام. تا کی سر خود بپای خم خواهی سود ک تا چند کشی منت این گوده حرام ک (داراب بیک جویا)
تن بدن، یا گوده حرام. از حرام تن و توش بهم آورده تنبل هیچکاره: حیف است که از دختر زر جویی کام کاین فاحشه باشد از ذوات اعلام. تا کی سر خود بپای خم خواهی سود ک تا چند کشی منت این گوده حرام ک (داراب بیک جویا)
از تیره پروانه واران جزو دسته شبدرها که گل آن سفید یا ارغوانی و یا صورتی است شکل گل کروی و دارای خارهای غلاب مانندیست که بر پشم گوسفندان بهنگام چرا میچسبد. دوزه دووجه دو ستو
از تیره پروانه واران جزو دسته شبدرها که گل آن سفید یا ارغوانی و یا صورتی است شکل گل کروی و دارای خارهای غلاب مانندیست که بر پشم گوسفندان بهنگام چرا میچسبد. دوزه دووجه دو ستو