جدول جو
جدول جو

معنی گوبنه - جستجوی لغت در جدول جو

گوبنه
استنگاه دامی، اتراقگاه شبانه ی گاو در ییلاق
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گونه
تصویر گونه
هر یک از برجستگی های گوشتی دوطرف صورت، نوع، طرز، رنگ، برای مثال هزار گونه گل از شاخ چهره بنموده / چو لعبتان گل اندام نازک از پا چنگ (شمس فخری - مجمع الفرس - گونه)، شکل
فرهنگ فارسی عمید
(نِ)
دهی است از دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک. واقع در 16000 گزی شمال خاوری فرمهین و 16هزارگزی راه عمومی. دامنه و هوای آن سردسیر و سکنۀ آن 440 تن است. آب آن از قنات و رود خانه محلی تأمین میگردد. محصولات آن غلات، بنشن سیب زمینی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. از فرمهین اتومبیل می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(بِ نَ / نِ)
مخفف چوبینه است و آن مرغی باشد صحرائی شبیه به مرغ خانگی و آن را کار وانک خوانند و خروس آنرا بعربی کروان گویند هوبره و بوتیمار. (ناظم الاطباء) ، وردنه چوبی که بدان خمیر پهن کنند، تیر. (یادداشت مؤلف). رجوع به چوبین و چوبینک و چوبینه شود
لغت نامه دهخدا
(ثَ جَ)
صابون زدن. (دزی)
لغت نامه دهخدا
(زَ نَ / نِ)
میدان گوی بازی، و این از اهل زبان به تحقیق پیوسته. (بهار عجم) (آنندراج). جایی که در آن گوی و چوگان بازی می کنند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
در فرهنگ شعوری (ج 2 ص 327) و ناظم الاطباء و اشتینگاس به معنی گوزن نوشته اند اما به نظر می آید که تصحیف گوزن باشد
لغت نامه دهخدا
ساخته از چوب چوبی: افزار جوبین، رو پاکی سرخ رنگ که بر سر بندند، مرغی است صحرایی کاروانک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوزنه
تصویر گوزنه
میدان گوی بازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گونه
تصویر گونه
عارض و رخساره، چهره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وبنه
تصویر وبنه
رنج، گرسنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گونه
تصویر گونه
((نِ))
رنگ، نوع، رخ، سیما، قسمت گوشتی زیر چشم ها و ک نار بینی و دهان، لپ، همانند چیزی مانند، پیامبر گونه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گونه
تصویر گونه
نوع، قدر، جانبه، فرم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گونه
تصویر گونه
خدٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گونه
تصویر گونه
Variant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گونه
تصویر گونه
variante
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گونه
تصویر گونه
вариант
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گونه
تصویر گونه
变种
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گونه
تصویر گونه
variante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گونه
تصویر گونه
تغیر شدہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گونه
تصویر گونه
রূপভেদ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گونه
تصویر گونه
ตัวแปร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گونه
تصویر گونه
tofauti
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گونه
تصویر گونه
varyant
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گونه
تصویر گونه
変異体
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گونه
تصویر گونه
וַרְיַאנְט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گونه
تصویر گونه
wariant
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گونه
تصویر گونه
변형
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گونه
تصویر گونه
varian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گونه
تصویر گونه
प्रकारांतर
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گونه
تصویر گونه
variant
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گونه
تصویر گونه
variante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گونه
تصویر گونه
Variante
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گونه
تصویر گونه
variante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گونه
تصویر گونه
варіант
دیکشنری فارسی به اوکراینی