جدول جو
جدول جو

معنی گوادرات - جستجوی لغت در جدول جو

گوادرات
قطعات مکعب مستطیل سربی بابعاد مختلف که برای پر کردن جای خالی در سطور چیده شده و تنظیم سطر حاوی حروف بکار میرود، واحد اندازه فواصل بین حروف معادل 48 پند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوادرات
تصویر کوادرات
گوادراد گودرات
فرهنگ لغت هوشیار
قطعات مکعب مستطیل سربی بابعاد مختلف که برای پر کردن جای خالی در سطور چیده شده و تنظیم سطر حاوی حروف بکار میرود، واحد اندازه فواصل بین حروف معادل 48 پند
فرهنگ لغت هوشیار
قطعات سربی به اندازه های مختلف که در چاپخانه میان سطور و جایی که باید سفید بماند، می گذارند
فرهنگ فارسی عمید
قطعات مکعب مستطیل سربی بابعاد مختلف که برای پر کردن جای خالی در سطور چیده شده و تنظیم سطر حاوی حروف بکار میرود، واحد اندازه فواصل بین حروف معادل 48 پند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواهرات
تصویر جواهرات
گوهر افزار، گوهران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جواهرات
تصویر جواهرات
جمع جواهر جج. جوهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توافرات
تصویر توافرات
جمع توافر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواردات
تصویر تواردات
جمع توارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواترات
تصویر تواترات
جمع تواتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبادرات
تصویر تبادرات
جمع تبادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصادرات
تصویر مصادرات
جمع مصادره، باز گیری ها تاوان گیری ها جمع مصادره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواخرات
تصویر مواخرات
جمع موخره، پس انداخته ها پشت مانده ها، پایانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع موامره، رایزنی ها و، باز خواه نامه ها به گونه رمن جمع موامره، قلمی (شعبه ای) از خط عربی که مستخرج از ثلاثین است و در دادخواهی میان ملوک بکار میرفته، نوشته هایی که سلاطین و حکام بنام مامورانی که وجوهی از اموال دولت را بنام خود ضبط میکردند صادر می نمودند و بموجب آن رد آن وجوه را از ایشان میخواستند: و حقوق دیوان مجموع آنچه داخل موامرات و جانکقیت معین شده و در دفاتر قوانین و دساتیر ودواوین مثبت و مقنن گشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواهرات
تصویر جواهرات
جمع جواهر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واردات
تصویر واردات
درون برد
فرهنگ واژه فارسی سره
به گونه رمن کالاهای فرستاده فرستاده ها فرستگان جمع صادره آنچه از محلی خارج کنند و به جای دیگر فرستند، کالاهایی که از کشوری به کشوری دیگر ارسال شود مقابل واردات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واردات
تصویر واردات
آنچه از خارج به کشور وارد می شود، در تصوف وارد، برای مثال گشاید دری بر دل از واردات / فشاند سر دست بر کاینات (سعدی۱ - ۱۱۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غادرات
تصویر غادرات
جمع غادره، بیوند گران مونث غادر، جمع غادرات غوادر
فرهنگ لغت هوشیار
هضم گوارش، میل بخوردن: نان آن مدخل ز بس زشتم نمود از پی خوردن گوارشتم نبود. (رودکی)، معجون هضم غذا گوارش: 2 و چون معده پاک کرده باشند تریاق بزرگ و گوارشتهاء گرم بکار برند. (ذخیره خوارزمشاهی)
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه گوارا باشد خوردنی مطبوع خوشگوار: می تلخ است جور گلعذاران که هر چندش خوری باشد گواران. (امیر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
قطعات مکعب مستطیل سربی بابعاد مختلف که برای پر کردن جای خالی در سطور چیده شده و تنظیم سطر حاوی حروف بکار میرود، واحد اندازه فواصل بین حروف معادل 48 پند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادرات
تصویر نادرات
جمع نادره: (درآن باره از نادرات زمانه خویش بوده است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واردات
تصویر واردات
کالاهائی که از ممالک دیگر به کشور آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صادرات
تصویر صادرات
جمع صادره، آن چه از محلی خارج کنند و به جایی دیگر فرستند، کالایی که از کشوری به کشور دیگر ارسال شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوارشت
تصویر گوارشت
((گُ رِ))
هضم، میل به خوردن، معجون هضم غذا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واردات
تصویر واردات
((رِ))
جمع وارده، کالاهایی که از خارج وارد کشور می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوارشت
تصویر گوارشت
گوارش، عملی که در داخل معده و روده ها صورت می گیرد و غذاهای خورده شده به حالتی در می آید که قابل جذب باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صادرات
تصویر صادرات
مقابل واردات، در علم اقتصاد کالاهایی که از کشوری به کشور دیگر فرستاده می شود، جمع صادره، صادر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صادرات
تصویر صادرات
Exportation
دیکشنری فارسی به انگلیسی