جدول جو
جدول جو

معنی گهوار - جستجوی لغت در جدول جو

گهوار
تخت مانندی که کودک شیر خوار را در آن خوابانند: و هر گاه دایه مشغول بودی گاهواره بجنبانیدی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گهواره
تصویر گهواره
تختخوابی که کودک را روی آن می خوابانند و تکان می دهند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گهواره
تصویر گهواره
گاهواره، مهد، خوابگاه کودکان شیرخواره، بستر کودکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گهواره
تصویر گهواره
((گَ رِ))
گهواره، وسیله ای که کودک را در آن می خواباندند، گاهواره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رهوار
تصویر رهوار
مرکب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رهوار
تصویر رهوار
خوش راه و نجیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهوار
تصویر زهوار
تسمه، بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهوار
تصویر اهوار
جمع هور، دریاچه های فراخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهوار
تصویر شهوار
هر که لایق و سزاوار پادشاهان باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهوار
تصویر رهوار
راهوار، ویژگی اسب یا استر خوش راه و تندرو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زهوار
تصویر زهوار
باریکه ای از چوب که در اطراف چهارچوب در بکوبند، تسمۀ باریک از چرم یا چیز دیگر که بر حاشیه و کنارۀ چیزی بدوزند، تسمه، بند، هر چیزی که مانند زه باشد، زه مانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهوار
تصویر شهوار
هر چیز خوب و گران مایه، ویژگی آنچه درخور و لایق شاه باشد، با حالت شاهانه
فرهنگ فارسی عمید
گاهواره: وقت طفلیم که بودم شیرجو گاهوارم را که جنبانید ک او. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گدوار
تصویر گدوار
گنبد گردنده، آسمان، دستار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهوار
تصویر رهوار
((رَ))
تندرو، راهوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زهوار
تصویر زهوار
((زِ))
زوار، نوار باریکی از چرم یا چیز دیگر که با آن حاشیه یا کناره چیزی را دوزند، چوب های باریکی که در اطراف چهارچوب در و پنجره کوبند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهوار
تصویر مهوار
((مَ))
مانند ماه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اهوار
تصویر اهوار
حیران، واله، شیفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گهار
تصویر گهار
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری تورانی و جزو سپاه افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوار
تصویر هوار
(پسرانه)
قشلاق، خیمهسلطان در قشلاق (نگارش کردی: ههوار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوار
تصویر هوار
آنچه از سقف یا دیوار خانه فروریزد، آوار،
صدای فروریختن سقف یا بنا، داد و فریاد، جار و جنجال
هوار کشیدن: داد کشیدن، جار و جنجال کردن
هوار زدن: داد کشیدن، جار و جنجال کردن، هوار کشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوار
تصویر گوار
مخفف گوارا، هر چیز خوش ذائقه و زود هضم را خوشگوار گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوار
تصویر هوار
آنچه از سقف یا دیوار خانه فرو ریزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوار
تصویر هوار
داد و فریاد، سر و صدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هوار
تصویر هوار
((هَ))
آنچه از سقف یا دیوار خانه فرو ریزد، صدای فرو ریختن سقف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گهواره فروشی
تصویر گهواره فروشی
عمل و شغل گهواره فروش، محل فروش گهواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گهواره فروش
تصویر گهواره فروش
آنکه گهواره فروشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گهواره جنبانی
تصویر گهواره جنبانی
عمل گهواره جنبان
فرهنگ لغت هوشیار
گاهواره جنبان: ای در این گهواره وحشت چو طفلان پای بست غم ترا گهواره جنبان و حوادث دایگان. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
پوششی که بشکل گهواره برند و دوزند و روی آن افکنند تا از تابش نور بر کودک خوابیده در آن جلوگیری شود و نیز پوشش مذکور مانع سرما و وزش باد گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گهواره بند
تصویر گهواره بند
آنکه گاهواره طفل را بندد، پای بند کودک گهوارگی قماط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والا گهواره
تصویر والا گهواره
پاژ نام برخی از زنان بزرگ یا فرمانروا
فرهنگ لغت هوشیار