هموار هموار صاف، مسطح، کنایه از موافق، مناسب، برابر، یکسانهموار رفتن: نرم و آهسته رفتنهموار کردن: مسطح کردن، تحمل کردن، برای مِثال این درد نه دردی ست که بیرون رود از دل / این داغ نه داغی ست که هموار توان کرد (صائب - لغت نامه - هموار کردن) فرهنگ فارسی عمید