جدول جو
جدول جو

معنی گنکار - جستجوی لغت در جدول جو

گنکار
(گُ)
ماری را گویند که تازه پوست افکنده باشد. (برهان) (آنندراج) :
از گفتن نیک وز نکویی
گنگ است و برهنه همچو گنکار.
شهاب الدین عبدالرحمن (از رشیدی)
لغت نامه دهخدا
گنکار
ماری را گویند که تازه پوست افکنده باشد: از گفتن نیک و ز نکویی گنگ است و برهنه همچو گنکار. (شهاب الدین عبدالرحمن)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گلکار
تصویر گلکار
کارگری که در کارهای ساختمانی کار می کند، بنا، والادگر، گل گرو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنکار
تصویر تنکار
بوراکس، ترکیب اسید بوریک و سود که در طب و صنعت برای ساختن شیشه و لعاب ظروف سفالی و لحیم کاری به کار می رود، بورق، تنگار، بورک، بوره، بورات دوسود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنگار
تصویر گنگار
ماری که تازه پوست انداخته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلکار
تصویر گلکار
کسی که کارش کاشتن گل است، باغبان، رنگرز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انکار
تصویر انکار
نشناختن، ناشناختن، خودداری از اقرار، منکر شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنجار
تصویر گنجار
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، غنجاره، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، والگونه، بهرامن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنهکار
تصویر گنهکار
گناهکار، آنکه گناه کرده، آنکه کار زشت از او سر زده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انکار
تصویر انکار
ناشناختن، جاهل بودن بچیزی، نپذیرفتن، منکر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی است از نمک بورقی و آن بذوب طلا و نرمی آن کمک کند. قسمی از آن معدنی است که با طلا و مس در جوانب معدن یافت شودو مصنوع آن از ادرار (بول) و غیره بدست آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلکار
تصویر گلکار
باغبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنهکار
تصویر گنهکار
عاصی، مذنب، مجرم، تبهکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنجار
تصویر گنجار
سرخییی که زنان بر روی مالند غازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنجار
تصویر گنجار
((گُ))
سرخاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گنگار
تصویر گنگار
((گُ))
ماری که تازه پوست افکنده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلکار
تصویر گلکار
((گِ))
آن که در کارهای ساختمانی کار گل کاری و درست کردن گل بااوست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انکار
تصویر انکار
((اِ))
نپذیرفتن، حاشا کردن، ابا، امتناع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلکار
تصویر گلکار
((گُ))
آن که گل در باغ ها و باغچه ها می کارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انکار
تصویر انکار
ورسوریدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گلکار
تصویر گلکار
بنا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انکار
تصویر انکار
Denial, Renouncement, Renunciation, Repudiation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انکار
تصویر انکار
déni, renoncement, renonciation, répudiation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از انکار
تصویر انکار
negación, renuncia, repudio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از انکار
تصویر انکار
penolakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از انکار
تصویر انکار
การปฏิเสธ , การสละ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از انکار
تصویر انکار
ontkenning, afzien, afwijzing
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از انکار
تصویر انکار
zaprzeczenie, rezygnacja, odrzucenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انکار
تصویر انکار
negazione, rinuncia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از انکار
تصویر انکار
negação, renúncia, repúdio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از انکار
تصویر انکار
否认 , 放弃 , 否定
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انکار
تصویر انکار
заперечення , відмова
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انکار
تصویر انکار
Verleugnung, Verzicht, Ablehnung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انکار
تصویر انکار
отрицание , отказ
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انکار
تصویر انکار
नकारा , त्याग , अस्वीकार
دیکشنری فارسی به هندی