جدول جو
جدول جو

معنی گنبی - جستجوی لغت در جدول جو

گنبی(گَ تَ)
دهی است از دهستان دیر بخش خورموج شهرستان بوشهر که در 90000گزی جنوب خاوری خورموج در جنوب کوه نمک واقع شده است. هوای آن گرم مالاریایی و سکنه اش 81 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، خرما و تنباکو و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
به شکل گنبد، خیمۀ کوچکی که بر یک ستون استوار شود، نوعی جست و خیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طنبی
تصویر طنبی
اتاق بزرگ، تالار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنبی
تصویر جنبی
کناری، پهلویی، کنایه از فرعی، غیراصلی، جانبی مثلاً فعالیت های جنبی نمایشگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنبد
تصویر گنبد
سقف یا ساختمان بیضی شکل که غالباً با آجر بر فراز معابد و مساجد و یا قبور و آرامگاه ها می سازند
گنبد کبود: کنایه از آسمان، گنبد لاجوردی
گنبد لاجوردی: کنایه از آسمان، گنبد کبود
گنبد گل: کنایه از غنچۀ گل
گنبد طارونی: کنایه از آسمان، برای مثال ای گردگرد گنبد طارونی / یک بارگی بدین عجبی چونی؟ (ناصرخسرو - ۳۸۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنبی
تصویر کنبی
منسوب به کنب از مردم قم اهل قم قمی
فرهنگ لغت هوشیار
بنگرید به طنبی پارسی است تنبی (اطاق بزرگی که در عقب تالار واقع است) شیشه بند تنبی (گویش گیلکی) شاه نشین باد غرد بسا جای کاشانه و باد غرد بدو اندرون شادی و نوشخورد (ابو شکور) ایوانی که توی ایوان بزرگتر باشد، تالار، اطاقی وسیع و مجلل نظیر شاه نشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنجی
تصویر گنجی
خزینه، دفینه
فرهنگ لغت هوشیار
بدبویی تعفن: و از آبها گنده شده و زمینهاء پوسیده بر نیستانها و شورستانها مگس و پشه انگیزد تا گندی و پلیدی از آنجایها دفع شود، بی لیاقتی بی شخصیتی: من در عمرم آدمی باین گندی ندیدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
منسوب به گنبد: بشکل گنبد، گنبد، خیمه که بیک ستون بر پای باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنبد
تصویر گنبد
نوعی عمارت باشد مدور که از خشت و گل و آجر سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منبی
تصویر منبی
پیام دهنده آگاه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
عدم قدرت تکلم: عقرب (دلالت کند بر) کری و گنگی و علت چشم، عدم فصاحت: هیچ چیز نیست که از او هم تن را فایده بود و هم روان را که... گنگی برد و بدل وی فصاحت آرد... مگر شراب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذنبی
تصویر ذنبی
پارسی تازی گشته دم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنبد
تصویر گنبد
((گُ بَ))
قبّه و برآمدگی که بر بالای معابد و مساجد می سازند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
به شکل گنبد، خیمه کوچک، جست و خیز کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گنگی
تصویر گنگی
((گُ))
لکنت و گرفتگی زبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طنبی
تصویر طنبی
((طِ))
تالار، اتاق بزرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
Domed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
en forme de dôme
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
गुंबद जैसा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
ドーム状の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
拱形的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
כיפה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
돔 모양의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
berbentuk kubah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
kuppelförmig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
koepelvormig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
a cupola
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
abovedado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
купольний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
купольный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
kopułowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
abobadado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گنبدی
تصویر گنبدی
kubbeli
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی