جدول جو
جدول جو

معنی گمیزش - جستجوی لغت در جدول جو

گمیزش
حل، ضرب
تصویری از گمیزش
تصویر گمیزش
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آمیزش
تصویر آمیزش
ترکیب، اختلاط، مقاربت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گمیزه
تصویر گمیزه
محلول
فرهنگ واژه فارسی سره
اختلاط امتزاج خلط مزج، خلطه مخالطه معاشرت نشست و برخاست، مباشرت آرمش نزدیکی کردن با
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمیزش
تصویر آمیزش
نزدیکی کردن، مقاربت، جماع، همنشینی، دوستی، مراوده، آمیختن، اختلاط، امتزاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گریزش
تصویر گریزش
گریز گریخت فرار: کزین لشکر امروز جنگی منم بگاه گریزش درنگی منم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گمیزه
تصویر گمیزه
مخلوط آمیخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمیزش
تصویر آمیزش
((زِ))
آمیختگی، همنشینی، معاشرت، جماع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گریزش
تصویر گریزش
گریختن، گریز، فرار، برای مثال که از لشکر امروز جنگی منم / به گاه گریزش درنگی منم (فردوسی - ۸/۱۳۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گمیز
تصویر گمیز
شاش، ادرار، مایعی زرد رنگ مرکب از آب اسید اوریک نمک طعام و املاح دیگر که از طریق آلت تناسلی دفع می شود
شاش، ادرار، پیشاب، بول، زهراب، پیشار، پیشیار، میزک، چامیز، چامیر، چامین، چمین، کمیز، شاشه
گمیز کردن: شاشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گمیز
تصویر گمیز
پیشاب، ادرار، بول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میزش
تصویر میزش
ادرار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گمیز
تصویر گمیز
((گُ یا گَ))
ادرار، شاش
فرهنگ فارسی معین