جدول جو
جدول جو

معنی گلینوش - جستجوی لغت در جدول جو

گلینوش
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار شیرویه پادشاه ساسانی
تصویری از گلینوش
تصویر گلینوش
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل نوش
تصویر گل نوش
از الحان قدیم ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
آهنگی است از موسیقی قدیم: تا بربم و بر زیر نوای گل نوش است تا بر گل بر بار خروش ورشان است. (منوچهری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل نوش
تصویر گل نوش
نام نوایی است در موسیقی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلنوش
تصویر گلنوش
(دخترانه)
شیرین مثل گل، مرکب از گل + نوش (عسل)، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرینوش
تصویر پرینوش
(دخترانه)
دارای نامی زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
کسی که هر چیز بد و پلیدی را میخورند، آنکه هر چیزی را بی تفاوت میخورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرینوش
تصویر فرینوش
(پسرانه)
شکوه شیرین، فری (شکوهمند) + نوش (عسل) یا نوش از مصدر نوشیدن (نوشیدن)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سلینون
تصویر سلینون
یونانی تازی گشته کرسب آبی کرفس آبی
فرهنگ لغت هوشیار
ساده ترین چند الکلیها است زیرا فقط دارای دو اتم کربن است که هر یکی از آنها دارای یک عامل الکی است. جسمی است شیرین و چون محلولش در آب دیر منجمد میشود دراتومبیل ها بعنوان ضد یخ بکار میرود گلیکول
فرهنگ لغت هوشیار
پوشیده از گل: زمین ز سایه ابر بهار گل پوش است ز جوش لاله و گل خون خاک در جوش است. (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلنوش
تصویر دلنوش
(دخترانه)
گوارای دل، مطبوع
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تینوش
تصویر تینوش
(دخترانه)
نوش تو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مینوش
تصویر مینوش
(دخترانه)
می نوشنده، نوشنده می
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گزینش
تصویر گزینش
تعیین، انتخاب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آلنوش
تصویر آلنوش
(دخترانه)
عروس جاودانی دریا، دختر زیبا و دلربا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طینوش
تصویر طینوش
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر قیدافه پادشاه اندولس و داماد فور هندی در زمان اسکندر مقدونی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گزینش
تصویر گزینش
انتخاب کردن، برگزیدن، بررسی صلاحیت متقاضیان استخدام یا ورود به دانشگاه، بخشی از اداره و مؤسسه ای که این کار را انجام می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلموش
تصویر گلموش
بید مشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلپوش
تصویر گلپوش
پوشیده از گل، گل پوشیده
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به گل چیزی که از گل ساخته باشند: از آنجا برفت بدر سرای دیگر شد گفت: ما مردمانیم پیشه ما گلینه کردن است و سفال بسیار بکرده ایم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گزینش
تصویر گزینش
برگزیده و پسندیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلیون
تصویر گلیون
((گَ))
بوقلمون، نوعی پارچه هفت رنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گزینش
تصویر گزینش
((گُ نِ))
برگزیدن، انتخاب کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلین
تصویر گلین
(دخترانه)
(با ضمه) منسوب به گل، به رنگ گل، (با فتحه) عروس در زبان ترکی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلین
تصویر گلین
گلی، به رنگ گل سرخ، گل فروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلین
تصویر گلین
گلی، چیزی که از گل ساخته شده باشد، گل آلود
فرهنگ فارسی عمید
عروس. توضیح در نام زنان بکار رود: گلین آغا گلین باجی گلین خانم. منسوب به گل ساخته از گل: بسی خاک بنشسته بر فرق او نهاده بسر بر گلین افسری. (منوچهری) منسوب به گل برنگ گل سرخ: با دوست به گرما به درم خلوت کرد وان روی گلینش گل حمام آلود. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلین
تصویر گلین
((گَ))
عروس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلین
تصویر گلین
((گِ))
ساخته شده از گل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلین
تصویر گلین
عروس، زنی که تازه ازدواج کرده، بیو، نوعروس، بیوک، ویوگ، پیوگ، بیوگ، عروسه، تازه عروس
فرهنگ فارسی عمید