- گلینه
- منسوب به گل چیزی که از گل ساخته باشند: از آنجا برفت بدر سرای دیگر شد گفت: ما مردمانیم پیشه ما گلینه کردن است و سفال بسیار بکرده ایم
معنی گلینه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انتخاب
هر یک از پاسخ های آزمون تستی، برگزیده، انتخاب شده، شخص برجسته و والا
کوزه، ظرف سفالی دسته دار یا بی دسته، کوچک تر از خم برای آب یا چیز دیگر، برای مثال چو کرد او گلیزه پر از آب جوی / به آب گلیزه فروشست روی (منطقی - شاعران بی دیوان - ۲۰۴)
سبو: چو کرد او گلیزه پر از آب جوی باب گلیزه فروشست روی. (منطقی)
جستن گلو فواق
انتخاب شده
ملینه در فارسی مونث ملین: نرماک مونث ملین، جمع ملینات. یا ادویه ملینه. داروهایی که موجب لینت و نرمی مواد دفعی داخل روده ها شوند و بسهولت عمل دفع را موجب گردند داروهای نرم کننده مزاج
((گُ نِ))
فرهنگ فارسی معین
مجموعه ای از نوشته های انتخاب شده، هر یک از پاسخ های یک آزمون، هر یک از دو یا چند شیئی، پیشنهاد یا راه حلی که بتوان انتخاب کرد
Option
Option
вариант
варіант
opción
option
opzione
optie
विकल्प
אוֹפְּצִיָה
オプション
seçenek
chaguo
ตัวเลือก
বিকল্প
اختیار
خيارٌ
گلی، به رنگ گل سرخ، گل فروش