آنچه از ظروف و اوانی که از گل پخته یا ناپخته درست کنند: گفت ما مردمانیم پیشۀ ما گلینه کردن است و سفال بسیار بکرده ایم. (تفسیر ابوالفتوح رازی ص 250، سورۀ بقره)
آنچه از ظروف و اوانی که از گل پخته یا ناپخته درست کنند: گفت ما مردمانیم پیشۀ ما گلینه کردن است و سفال بسیار بکرده ایم. (تفسیر ابوالفتوح رازی ص 250، سورۀ بقره)
کوزه، ظرف سفالی دسته دار یا بی دسته، کوچک تر از خم برای آب یا چیز دیگر، برای مثال چو کرد او گلیزه پر از آب جوی / به آب گلیزه فروشست روی (منطقی - شاعران بی دیوان - ۲۰۴)
کوزه، ظرف سفالی دسته دار یا بی دسته، کوچک تر از خم برای آب یا چیز دیگر، برای مِثال چو کرد او گلیزه پر از آب جوی / به آب گلیزه فروشست روی (منطقی - شاعران بی دیوان - ۲۰۴)
چکش و پتک دراز مسگران باشد که میان ظروف بدان عمیق سازند. (برهان) (آنندراج) : به کلبتینم اگر سر جدا کنی چون شمع نکوبد آهن سرد طمع گزینۀ من. خاقانی. ، گنجینه و مخزن. (برهان) (آنندراج). گزنه. غزنه. غزنی. غزنین. جزنق (معرب) = گنجه. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین) ، کرباس گنده را نیز گویند که از آن خیمه و سایبان سازند و فقیران و مسکینان جامه کنند. (برهان). کرباس سطبر که از آن خیمه و چادر سفری سازند
چکش و پتک دراز مسگران باشد که میان ظروف بدان عمیق سازند. (برهان) (آنندراج) : به کلبتینم اگر سر جدا کنی چون شمع نکوبد آهن سرد طمع گزینۀ من. خاقانی. ، گنجینه و مخزن. (برهان) (آنندراج). گزنه. غزنه. غزنی. غزنین. جزنق (معرب) = گنجه. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین) ، کرباس گنده را نیز گویند که از آن خیمه و سایبان سازند و فقیران و مسکینان جامه کنند. (برهان). کرباس سطبر که از آن خیمه و چادر سفری سازند
ملینه در فارسی مونث ملین: نرماک مونث ملین، جمع ملینات. یا ادویه ملینه. داروهایی که موجب لینت و نرمی مواد دفعی داخل روده ها شوند و بسهولت عمل دفع را موجب گردند داروهای نرم کننده مزاج
ملینه در فارسی مونث ملین: نرماک مونث ملین، جمع ملینات. یا ادویه ملینه. داروهایی که موجب لینت و نرمی مواد دفعی داخل روده ها شوند و بسهولت عمل دفع را موجب گردند داروهای نرم کننده مزاج