ماده معدنی فلزمانند، زرد رنگ، عایق الکتریسته، حلال در بنزین که به حالت ترکیب در سولفات ها و سولفورها وجود دارد و در حرارت ۱۱۰ درجۀ سانتی گراد ذوب می شود و در صنعت برای ساختن کبریت به کار می رود، در طب نیز برای معالجۀ امراض پوستی به کار می رود گوگرد احمر: گوگرد سرخ، فسفر سرخ، اکسیر به رنگ سرخ، کنایه از هر چیز کمیاب، برای مثال گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست / بشناس قدر خویش که گوگرد احمری (سعدی۲ - ۶۷۸)
ماده معدنی فلزمانند، زرد رنگ، عایق الکتریسته، حلال در بنزین که به حالت ترکیب در سولفات ها و سولفورها وجود دارد و در حرارت ۱۱۰ درجۀ سانتی گراد ذوب می شود و در صنعت برای ساختن کبریت به کار می رود، در طب نیز برای معالجۀ امراض پوستی به کار می رود گوگرد احمر: گوگرد سرخ، فسفر سرخ، اکسیر به رنگ سرخ، کنایه از هر چیز کمیاب، برای مِثال گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست / بشناس قدر خویش که گوگرد احمری (سعدی۲ - ۶۷۸)
دهی است از دهستان گلیجان بخش مرکزی شهرستان ساری واقع در 23000گزی جنوب ساری، کنار رود خانه تجن. دارای 275 تن سکنه و هوای آن معتدل است. آب آن از رود خانه تجن و درۀ محلی و محصول آن غلات، مرکبات، برنج، پنبه و عسل است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های نخی و ابریشمی است. راه مالرو دارد. گله داران در تابستان به ییلاق برنت سوادکوه میروند. زراعت برنج کنار رود خانه تجن معمول است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان گلیجان بخش مرکزی شهرستان ساری واقع در 23000گزی جنوب ساری، کنار رود خانه تجن. دارای 275 تن سکنه و هوای آن معتدل است. آب آن از رود خانه تجن و درۀ محلی و محصول آن غلات، مرکبات، برنج، پنبه و عسل است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های نخی و ابریشمی است. راه مالرو دارد. گله داران در تابستان به ییلاق برنت سوادکوه میروند. زراعت برنج کنار رود خانه تجن معمول است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
در اوراق مانوی به پهلوی گوگیرد. جسمی است بسیط و جامد به رنگ زرد لیمویی، بی مزه و بی بو، وزن مخصوص آن 1/95 است و در114/5 درجه ذوب میشود و در 440/5 درجه به جوش می آید. گوگرد در طبیعت بوفور به صورت سولفورها یا سولفاتها یا به صورت اصلی خویش در حوالی کوههای آتشفشانی یافت میشود. (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). رجوع به لاروس و کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی ص 135 شود. جوهری است که آن را کبریت هم میگویند و آن چهار نوع میباشد سفید و زرد و سرخ و سیاه. (از برهان) : گر برفکند گرم دم خویش به گوگرد بی پود ز گوگرد زبانه زند آتش. منجیک. بدان ماند بنفشه بر لب جوی که بر آتش نهی گوگرد بفخم. منجیک. بنفشۀ طبری خیل خیل سربر کرد چو آتشی که ز گوگرد بردویده کبود. منجیک. واندر کوه های وی (ماوراءالنهر) همه داروها است که از کوه خیزد، چون ناک و زرنیخ و گوگردو نوشادر. (حدود العالم). همی ریخت گوگردش اندر میان چنین باشد افسون و رای کسان. فردوسی. چو آتش که گوگرد یابد خورش گرش در نیستان بود پرورش. فردوسی. از امل بیمار دل را هیچ نگشاید از آنک هرگز از گوگرد تنها کیمیایی برنخاست. خاقانی. همانا که بر جای ترکیب خاک ز ترکیب گوگرد بود آن مغاک. نظامی. دوزخ گوگرد شد این تیره دشت ای خنک آن کس که سبک تر گذشت. نظامی. گفتم آن سفر کدام است گفت گوگرد پارسی خواهم به چین بردن. (گلستان). - امثال: گوگرد به فارس بردن. رجوع به زیره به کرمان... شود. (امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1334). هرگز از گوگرد تنها کیمیایی برنخاست. خاقانی (از امثال و حکم دهخدا ج 4 ص 1970). رجوع به احمر در همین لغت نامه شود
در اوراق مانوی به پهلوی گوگیرد. جسمی است بسیط و جامد به رنگ زرد لیمویی، بی مزه و بی بو، وزن مخصوص آن 1/95 است و در114/5 درجه ذوب میشود و در 440/5 درجه به جوش می آید. گوگرد در طبیعت بوفور به صورت سولفورها یا سولفاتها یا به صورت اصلی خویش در حوالی کوههای آتشفشانی یافت میشود. (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). رجوع به لاروس و کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی ص 135 شود. جوهری است که آن را کبریت هم میگویند و آن چهار نوع میباشد سفید و زرد و سرخ و سیاه. (از برهان) : گر برفکند گرم دم خویش به گوگرد بی پود ز گوگرد زبانه زند آتش. منجیک. بدان ماند بنفشه بر لب جوی که بر آتش نهی گوگرد بفخم. منجیک. بنفشۀ طبری خیل خیل سربر کرد چو آتشی که ز گوگرد بردویده کبود. منجیک. واندر کوه های وی (ماوراءالنهر) همه داروها است که از کوه خیزد، چون ناک و زرنیخ و گوگردو نوشادر. (حدود العالم). همی ریخت گوگردش اندر میان چنین باشد افسون و رای کسان. فردوسی. چو آتش که گوگرد یابد خورش گرش در نیستان بود پرورش. فردوسی. از امل بیمار دل را هیچ نگشاید از آنک هرگز از گوگرد تنها کیمیایی برنخاست. خاقانی. همانا که بر جای ترکیب خاک ز ترکیب گوگرد بود آن مغاک. نظامی. دوزخ گوگرد شد این تیره دشت ای خنک آن کس که سبک تر گذشت. نظامی. گفتم آن سفر کدام است گفت گوگرد پارسی خواهم به چین بردن. (گلستان). - امثال: گوگرد به فارس بردن. رجوع به زیره به کرمان... شود. (امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1334). هرگز از گوگرد تنها کیمیایی برنخاست. خاقانی (از امثال و حکم دهخدا ج 4 ص 1970). رجوع به احمر در همین لغت نامه شود
قسمی آلو که میوۀ آن خردتر از آلوسیاه و پوست و گوشت زرد دارد. در اوّل ترش خوش وچون برسد شیرین است. شاهلوک. (تاریخ طبری ترجمه بلعمی). شاهلوج. اجاص اصفر. آلوگرده. گرده آلو. گرده
قسمی آلو که میوۀ آن خردتر از آلوسیاه و پوست و گوشت زرد دارد. در اوّل تُرُش خوش وچون برسد شیرین است. شاهلوک. (تاریخ طبری ترجمه بلعمی). شاهلوج. اجاص اصفر. آلوگرده. گرده آلو. گرده
دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه شهرستان مشهد. دارای 101 تن سکنه است. آب آن از رودخانه. محصول آنجا غلات، چغندر، کنجد و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه شهرستان مشهد. دارای 101 تن سکنه است. آب آن از رودخانه. محصول آنجا غلات، چغندر، کنجد و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
نام شهری بود واقع درساحل جیحون: بتندی براه اندر آورد روی بسوی گروگرد شد جنگجوی. فردوسی. سپهبد چو لشکر برو گرد شد از آتش براه گروگرد شد. فردوسی. گروگرد بودی نشست تژاو سواری که بودیش با شیر تاو. فردوسی
نام شهری بود واقع درساحل جیحون: بتندی براه اندر آورد روی بسوی گروگرد شد جنگجوی. فردوسی. سپهبد چو لشکر برو گرد شد از آتش براه گروگرد شد. فردوسی. گروگرد بودی نشست تژاو سواری که بودیش با شیر تاو. فردوسی
دهی است از دهستان گندمان بخش بروجن شهرستان شهرکرد واقع در 24000گزی باختر بروجن و 12000گزی راه غله بناغان. هوای آن معتدل و دارای 165 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات آبی و دیمی است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان گندمان بخش بروجن شهرستان شهرکرد واقع در 24000گزی باختر بروجن و 12000گزی راه غله بناغان. هوای آن معتدل و دارای 165 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات آبی و دیمی است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دیدن گوگرد در خواب، دلیل غم و اندوه است. محمد بن سیرین ۱ـ دیدن گوگرد در خواب، نشانه آن است که شوخی زننده ای زندگی شما را تهدید به نابودی خواهد کرد. باید در معاملات خود با دیگران نهایت احتیاط را به خرج بدهید. ۲ـ دیدن گوگرد در خواب، نشانه آن است که بیشتر نگرانی های شما ناشی از ثروت اندوزی است. ۳ـ خوردن گوگرد در خواب، نشانه آن است که از سلامتی کامل برخوردار خواهید شد.
دیدن گوگرد در خواب، دلیل غم و اندوه است. محمد بن سیرین ۱ـ دیدن گوگرد در خواب، نشانه آن است که شوخی زننده ای زندگی شما را تهدید به نابودی خواهد کرد. باید در معاملات خود با دیگران نهایت احتیاط را به خرج بدهید. ۲ـ دیدن گوگرد در خواب، نشانه آن است که بیشتر نگرانی های شما ناشی از ثروت اندوزی است. ۳ـ خوردن گوگرد در خواب، نشانه آن است که از سلامتی کامل برخوردار خواهید شد.