- گلفهشنگ
- آبی که در زمستان در سر ناودان یا در جای دیگر یخ بسته و آویزان شده باشد، دنگاله، درگاله، دنگداله، گلفخشنگ،
برای مثال آب، گلفهشنگ گشته از فسردن ای شگفت / همچنان چون شیشۀ سیمین نگون آویخته (فرالاوی - شاعران بی دیوان - ۴۲)
معنی گلفهشنگ - جستجوی لغت در جدول جو
- گلفهشنگ
- ستونهای آهکی مخروطی شکل معلق در سقف غار ها که در نتیجه چکیدن آب سقف غار بوجود میاید، آویزه یخهای مخروطی شکل زیر ناودانها که بشکل انتهای دم گاو در میاید: آب گلفهشنگ گشته از فسردن ای شگفت، همچنان چون شیشه (شوشه دهخدا) سیمین نگون آویخته. (فرالاوی)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آبی که در زمستان در سر ناودان یا در جای دیگر یخ بسته و آویزان شده باشد، دنگاله، درگاله، دنگداله، گلفهشنگ
استالاکتیت
((کَ فَ شَ))
فرهنگ فارسی معین
استالاکتیت، قندیل یخی که در ایام زمستان در زیر ناودان ها بسته می شود، گلفهشنگ و کلفخشنگ و کلفهسنگ هم گویند
استالاکتیت