آبی که در زمستان در سر ناودان یا در جای دیگر یخ بسته و آویزان شده باشد، دنگاله، درگاله، دنگداله، گلفخشنگ، برای مثال آب، گلفهشنگ گشته از فسردن ای شگفت / همچنان چون شیشۀ سیمین نگون آویخته (فرالاوی - شاعران بی دیوان - ۴۲)
آبی که در زمستان در سر ناودان یا در جای دیگر یخ بسته و آویزان شده باشد، دَنگاله، دَرگاله، دَنگِداله، گُلفَخشَنگ، برای مِثال آب، گلفهشنگ گشته از فسردن ای شگفت / همچنان چون شیشۀ سیمین نگون آویخته (فرالاوی - شاعران بی دیوان - ۴۲)
یخی را گویند که در ایام زمستان در زیر ناودانها بندد و آن بیشتر اوقات گاو دنبال می شود. (برهان) (از آنندراج). کلفهشنگ. یخی که در زمستان سخت در زیر ناودانها به شکل مخروط ومانند دم گاو بندد و دنگاله و تنگداله و تنگلاله و گلفهشنگ نیز گویند. (از ناظم الاطباء). گلفهشنگ. استالاکتیت. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به گلفهشنگ شود
یخی را گویند که در ایام زمستان در زیر ناودانها بندد و آن بیشتر اوقات گاو دنبال می شود. (برهان) (از آنندراج). کلفهشنگ. یخی که در زمستان سخت در زیر ناودانها به شکل مخروط ومانند دم گاو بندد و دنگاله و تنگداله و تنگلاله و گلفهشنگ نیز گویند. (از ناظم الاطباء). گلفهشنگ. استالاکتیت. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به گلفهشنگ شود
آبی که در فروریختن از جای بلندی یخ بسته باشد مانند یخ زیر ناودان. (برهان) (آنندراج). آنرا دنگداله نیز گویند. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج). آب فسرده بود که از ناودان فرودآید. (اوبهی). آب فسرده بود که از ناودان آن آب آویخته بودو آب گلفهشنگ نیز گویند. (فرهنگ اسدی) : آب گلفهشنگ گشته از فسردن ای شگفت همچنان چون شیشۀ سیمین نگون آویخته. فرالاوی
آبی که در فروریختن از جای بلندی یخ بسته باشد مانند یخ زیر ناودان. (برهان) (آنندراج). آنرا دنگداله نیز گویند. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج). آب فسرده بود که از ناودان فرودآید. (اوبهی). آب فسرده بود که از ناودان آن آب آویخته بودو آب گلفهشنگ نیز گویند. (فرهنگ اسدی) : آب گلفهشنگ گشته از فسردن ای شگفت همچنان چون شیشۀ سیمین نگون آویخته. فرالاوی
بر وزن و معنی کلفخشنگ است که یخ مخروطی اندام زیر ناودان باشد. (برهان). بر وزن و معنی کلفخشنگ است. (آنندراج). کلفخشنگ. گلفهشنگ. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلفخشنگ و گلفهشنگ شود
بر وزن و معنی کلفخشنگ است که یخ مخروطی اندام زیر ناودان باشد. (برهان). بر وزن و معنی کلفخشنگ است. (آنندراج). کلفخشنگ. گلفهشنگ. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلفخشنگ و گلفهشنگ شود
ستونهای آهکی مخروطی شکل معلق در سقف غار ها که در نتیجه چکیدن آب سقف غار بوجود میاید، آویزه یخهای مخروطی شکل زیر ناودانها که بشکل انتهای دم گاو در میاید: آب گلفهشنگ گشته از فسردن ای شگفت، همچنان چون شیشه (شوشه دهخدا) سیمین نگون آویخته. (فرالاوی)
ستونهای آهکی مخروطی شکل معلق در سقف غار ها که در نتیجه چکیدن آب سقف غار بوجود میاید، آویزه یخهای مخروطی شکل زیر ناودانها که بشکل انتهای دم گاو در میاید: آب گلفهشنگ گشته از فسردن ای شگفت، همچنان چون شیشه (شوشه دهخدا) سیمین نگون آویخته. (فرالاوی)