جدول جو
جدول جو

معنی گشتیا - جستجوی لغت در جدول جو

گشتیا
(گَ)
شبگرد و گزمه و پاسبان شب. (ناظم الاطباء) ، نگهبان. مستحفظ. کشیک چی. (اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گشتا
تصویر گشتا
(دخترانه)
بهشت، جنت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گشتا
تصویر گشتا
بهشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، قدس، رضوان، خلدستان، سرای جاوید، باغ بهشت، سبزباغ، دارالسّلام، مینو، جنّت، علّیین، نعیم، فردوس، دارالقرار، خلد، باغ ارم، باغ خلد، دارالسّرور، دارالخلد، دار قرار، دارالنّعیم، اعلا علّیین، ارم، فردوس اعلابرای مثال ز آنکه گشتای خوبکاران راست / جمله عقبی حلال خواران راست (سنائی - لغت نامه - گشتا)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گشتی
تصویر گشتی
پاسبان یا نگهبانی که باید در مسافت معینی گردش و نگهبانی کند
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
تیره ای از ایل آقاجری کهکیلویه (از ایلات فارس). (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 88)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
پاسبان. نگهبان وپاسبان شب. گزمه. پلیس که شب در گردش است، خوشی و شادی، صحت. تندرستی، مسرور. شادمان. خوشحال. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
بهشت را گویند و بعربی جنت خوانند. (برهان) (آنندراج) :
زآنکه گشتای خوب کاران راست
جمله عقبی حلال خواران است.
سنایی
لغت نامه دهخدا
(اَ گُ نَ / نِ)
پارچه ای چرمی مانند غلاف که بر روی انگشتی که زخم باشد منطبق سازند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
بهشت: زانکه گشتای خوب کاران راست جمله عقبی حلال خواران راست. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
پاسبان شب نگهبان شب عسس گزمه، دسته ای از نگهبانان که باید محوطه معینی را مراقبت و نگهبانی نمایند و پیوسته در آن محوطه حرکت کنند
فرهنگ لغت هوشیار
بهشت: زانکه گشتای خوب کاران راست جمله عقبی حلال خواران راست. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گشتا
تصویر گشتا
((گُ))
بهشت
فرهنگ فارسی معین
پاسبان، قراول، کشیک، نگهبان
فرهنگ واژه مترادف متضاد