جدول جو
جدول جو

معنی گزینه - جستجوی لغت در جدول جو

گزینه
انتخاب
تصویری از گزینه
تصویر گزینه
فرهنگ واژه فارسی سره
گزینه
هر یک از پاسخ های آزمون تستی، برگزیده، انتخاب شده، شخص برجسته و والا
تصویری از گزینه
تصویر گزینه
فرهنگ فارسی عمید
گزینه
انتخاب شده
تصویری از گزینه
تصویر گزینه
فرهنگ لغت هوشیار
گزینه
((گُ نِ))
مجموعه ای از نوشته های انتخاب شده، هر یک از پاسخ های یک آزمون، هر یک از دو یا چند شیئی، پیشنهاد یا راه حلی که بتوان انتخاب کرد
تصویری از گزینه
تصویر گزینه
فرهنگ فارسی معین
گزینه
Option
تصویری از گزینه
تصویر گزینه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
گزینه
opção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
گزینه
Option
دیکشنری فارسی به آلمانی
گزینه
opcja
دیکشنری فارسی به لهستانی
گزینه
вариант
دیکشنری فارسی به روسی
گزینه
варіант
دیکشنری فارسی به اوکراینی
گزینه
opción
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
گزینه
option
دیکشنری فارسی به فرانسوی
گزینه
opzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
گزینه
optie
دیکشنری فارسی به هلندی
گزینه
विकल्प
دیکشنری فارسی به هندی
گزینه
opsi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
گزینه
옵션
دیکشنری فارسی به کره ای
گزینه
אוֹפְּצִיָה
دیکشنری فارسی به عبری
گزینه
选项
دیکشنری فارسی به چینی
گزینه
オプション
دیکشنری فارسی به ژاپنی
گزینه
seçenek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
گزینه
chaguo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
گزینه
ตัวเลือก
دیکشنری فارسی به تایلندی
گزینه
বিকল্প
دیکشنری فارسی به بنگالی
گزینه
اختیار
دیکشنری فارسی به اردو
گزینه
خيارٌ
دیکشنری فارسی به عربی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گزینش
تصویر گزینش
تعیین، انتخاب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گزیده
تصویر گزیده
مختصرا، خلاصه، اجمالی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هزینه
تصویر هزینه
خرج
فرهنگ واژه فارسی سره
آلتی آهنین یا فولادین دارای بدنه های درشت و دسته ای چوبین که سنگ آسیارا از درون سو بوسیله آن تیز کنند تا دانه را بهتر خرد کند آسیا زنه سنگ سا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزینه
تصویر خزینه
انبار، آنجا که اشیا را نگهدارند، خزانه، گنج خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گزینش
تصویر گزینش
انتخاب کردن، برگزیدن، بررسی صلاحیت متقاضیان استخدام یا ورود به دانشگاه، بخشی از اداره و مؤسسه ای که این کار را انجام می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گزیده
تصویر گزیده
پسندیده، انتخاب شده، گزینه
گزیده کردن: انتخاب کردن، برگزیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوزینه
تصویر گوزینه
جوزینه، حلوایی که با مغز گردو یا بادام درست کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گزیده
تصویر گزیده
کسی که جانور گزنده ای او را دندان گرفته یا نیش زده باشد
فرهنگ فارسی عمید