- گریختگاه
- جای گریختن گریزگاه مفر
معنی گریختگاه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جای گریختن مفر مناص
جای گریختن، گریزگاه
جای گریختن، محل مناسب برای گریختن، در علوم ادبی جایی از نطق یا نوشته یا قصیده که می توان در آنجا به مناسبتی از موضوع سخن به موضوع دیگر گریز زد
جای گریختن
فرار کرده بسرعت دور شده، جمع گریختگان: چون پرتو شعور صاحب قران بی همال برین احوال افتاد بیان فوجین و... را با پانصد سوار از عقب گریختگان روان ساخت
جایی در دیگ بریان پلو که محاذی گردن گوسفند بریان باشد