جدول جو
جدول جو

معنی گردشکم - جستجوی لغت در جدول جو

گردشکم
(گِ شِکَ)
آنکه شکم گرد دارد. مدورشکم، مجازاً بمعنی اسب. (مجموعۀ مترادفات ص 36)
لغت نامه دهخدا
گردشکم
آنکه شکمی گرد و مدور دارد: اسب گردشکم
تصویری از گردشکم
تصویر گردشکم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اردشام
تصویر اردشام
(پسرانه)
پسر ارتاسس دوم و برادر تیگران اول از سلسله اشکانیان ارمنستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
کسی که به منظور سیاحت و شناخت مکانی به آنجا سفر می کند، جهانگرد، توریست، گیتی خرام، گیتی نورد، جهان نورد، سیّاح، رهگیر، سائح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردشکن
تصویر گردشکن
استخوانی که کاملاً شکسته و از جای اصلی خود جدا شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردنکش
تصویر گردنکش
نافرمان، خودسر، یاغی
فرهنگ فارسی عمید
(خُ شِ کَ)
آنکه شکم او کوچک و لاغر است: هوش، خردشکم گشتن از لاغری. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا)
شکستگی استخوان که بالتمام از یکدیگر جدا شود نه به درازا و وریب
لغت نامه دهخدا
تصویری از گردنکش
تصویر گردنکش
شجاع، قوی، دلیر
فرهنگ لغت هوشیار
مدور شدن گرد گشتن استداره، جمع شدن گردآمدن اجتماع کردن: این مجلس سلطان را که این جا نشسته ایم هیچ حرمت نیست ما کاری را اینجا گرد شده ایم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرد شکن
تصویر گرد شکن
شکستگی استخوان که تماما از هم جدا شود نه بدرازا و اریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرد سم
تصویر گرد سم
چارپایی که سم مدور دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردنکش
تصویر گردنکش
((~. کَ))
نافرمان، سرکش، باقدرت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
((~. گَ))
کسی که برای گردش و تماشای دیدنی ها به جایی سفر کند، سیاح، توریست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
توریست، سیاح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
Tourist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
touriste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
wisatawan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
นักท่องเที่ยว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
mtalii
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
観光客
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
游客
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
תַיָּר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
관광객
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
Tourist
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
पर्यटक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
toerist
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
turista
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
turista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
турист
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
турист
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
turysta
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
turista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گردشگر
تصویر گردشگر
পর্যটক
دیکشنری فارسی به بنگالی