گرمائی شدن. بیمار شدن بر اثر حرارت بسیار. رجوع به گرمائی شدن شود: و باز استاد ما گفتی خمار بنشاند و گرمازدگی را نیک بود (یعنی فقاع و شلماب) و دیگر نفعتی نیست از او. (هدایهالمتعلمین ربیع بن احمدالاخوینی)
گرمائی شدن. بیمار شدن بر اثر حرارت بسیار. رجوع به گرمائی شدن شود: و باز استاد ما گفتی خمار بنشاند و گرمازدگی را نیک بود (یعنی فقاع و شلماب) و دیگر نفعتی نیست از او. (هدایهالمتعلمین ربیع بن احمدالاخوینی)
تغییر. تحول: بتری گراینده شد گوهرش که گردندگی دور بود از برش. نظامی. درست آن شد که این گردش بکاری است در این گردندگی هم اختیاری است. نظامی. و رجوع به گردیدن و گردنده شود
تغییر. تحول: بتری گراینده شد گوهرش که گردندگی دور بود از برش. نظامی. درست آن شد که این گردش بکاری است در این گردندگی هم اختیاری است. نظامی. و رجوع به گردیدن و گردنده شود