افراز نجاران که بدان چوبها را سوراخ کنند و آن ترجمه مثقب است. (آنندراج). بیرم، سکنه، اسکنه. عتله. (زمخشری). برما. مته. برماه. برماهه. برمای: توان چو اره تمنای پای بوسش کرد اگرچه گردبر او بود دو سر ما را. سیفی (از آنندراج). ، دست افزاری باشد که چرم دوزیها خیمه را بدان سوراخ نمایند تا طناب از آن بگذرد. (جهانگیری)
افراز نجاران که بدان چوبها را سوراخ کنند و آن ترجمه مثقب است. (آنندراج). بیرم، سکنه، اسکنه. عتله. (زمخشری). برما. مته. برماه. برماهه. برمای: توان چو اره تمنای پای بوسش کرد اگرچه گردبر او بود دو سر ما را. سیفی (از آنندراج). ، دست افزاری باشد که چرم دوزیها خیمه را بدان سوراخ نمایند تا طناب از آن بگذرد. (جهانگیری)
دهی است از دهستان مرغا بخش ایزه شهرستان اهواز. کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 106 تن می باشد. آب آن از چشمه و محصول آن گندم و جو و شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان مرغا بخش ایزه شهرستان اهواز. کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 106 تن می باشد. آب آن از چشمه و محصول آن گندم و جو و شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
زمین سخت که در دامن کوه واقع است، زمین پشته پشته و کوه و دره. (برهان) (آنندراج) : تا مغز مخالفانش بینی خرمن خرمن به کوه و گردر. عمادی (از سندبادنامه ص 16). ، شهر و قصبه. (برهان) (آنندراج). جهانگیری و انجمن آرا این بیت فرخی را شاهد آورده اند: درازترسفر او بدان رهی بوده ست که ده ز ده نگسسته ست و گردر از گردر. (در دیوان چ عبدالرسولی ص 68 کردر از کردر آمده، محمد معین). ولی در این بیت هم همان معنی اول (زمین سخت و دامن کوه) مراد است. (فرهنگ نظام) (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
زمین سخت که در دامن کوه واقع است، زمین پشته پشته و کوه و دره. (برهان) (آنندراج) : تا مغز مخالفانْش ْ بینی خرمن خرمن به کوه و گردر. عمادی (از سندبادنامه ص 16). ، شهر و قصبه. (برهان) (آنندراج). جهانگیری و انجمن آرا این بیت فرخی را شاهد آورده اند: درازترسفر او بدان رهی بوده ست که ده ز ده نگسسته ست و گردر از گردر. (در دیوان چ عبدالرسولی ص 68 کردر از کردر آمده، محمد معین). ولی در این بیت هم همان معنی اول (زمین سخت و دامن کوه) مراد است. (فرهنگ نظام) (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)