جدول جو
جدول جو

معنی گردآلود - جستجوی لغت در جدول جو

گردآلود
آلوده به گرد و غبار، غبارآلود
تصویری از گردآلود
تصویر گردآلود
فرهنگ فارسی عمید
گردآلود
(گِ سَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 14هزارگزی شمال فریمان و 6هزارگزی خاور راه شوسۀ عمومی فریمان به مشهد. هوای آن معتدل و دارای 133 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و بنشن میباشد. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
گردآلود
(خوَرْ / خُرْ)
غبارآلوده. (آنندراج). مغبر. اغبر. خاک آلوده. به خاک آلوده. گرد و خاک گرفته:
چون زمین از گلیم گردآلود
سایۀ گل بر آفتاب اندود.
نظامی.
قبا بر قد درویشان چنان زیبا نمی آید
که آن خلقان گردآلود بر بالای درویشان.
سعدی (بدایع).
گرچه گردآلود فقرم شرم باد از همتم
گر به آب چشمۀ خورشید دامن تر کنم.
حافظ.
سیل از ویرانه با رخسار گردآلود رفت
زود میمالد فلک روی ستمگر را به خاک.
صائب.
مشو از گردش مژگان گردآلود او غافل
که تیغ خاکساران سخت لنگردار می افتد.
صائب (از آنندراج).
- امثال:
من از آسیا می آیم تو گردآلودی ؟
لغت نامه دهخدا
گردآلود
غبارآلود، گردآلوده، گردناک، مغبر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گردآزاد
تصویر گردآزاد
(پسرانه)
پهلوان آزاده، از پهلوانان حماسه ملی ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دردآلود
تصویر دردآلود
دردناک، دردمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دودآلود
تصویر دودآلود
دودآلوده، آلوده به دود، آمیخته به دود، تیره رنگ از دود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردآلودگی
تصویر گردآلودگی
گردآلود بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دردآلود
تصویر دردآلود
هر مایعی که آلوده به دردی باشد، آلوده به درد، شرابی که مخلوط با درد باشد
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، واقع در 4هزارگزی شمال خاوری قره آغاج و 24هزارگزی جنوب خاوری راه شوسۀ مراغه به میانه. هوای آن معتدل و دارای 149 تن جمعیت است. آب آن از چشمه سارها. محصول آنجا غلات، بزرک، زردآلو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دردآلوده. آلوده به درد. دردناک. دردمند. دلگیر. غمناک. (ناظم الاطباء) :
ز آه آن طفلکان دردآلود
گردی از غار بردمید چو دود.
نظامی.
آه دردآلود سعدی گر ز گردون بگذرد
در توکافردل نگیرد ای مسلمانان نفیر.
سعدی.
روی زرد است و آه دردآلود
عاشقان را گواه رنجوری.
حافظ.
ای وصالت آرزوی جان غم فرسود من
در فراقت شد به گردن آه دردآلود من.
اسیری لاهیجی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
دردآلوده. هر چیز روانی مانند آب و یا شیر که کدر و آلوده به دردی باشد. (ناظم الاطباء). توأم با درد. تیره. کدر. به لای آمیخته. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
باده دردآلودتان مجنون کند
صافی ار باشد ندانم چون کند.
مولوی ؟
لغت نامه دهخدا
غبار آرد گرفته
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ / دِ)
اغبرار. خاک آلودگی. غبارآلودگی:
تو گمان کردی که گردآلودگی
در صفا غش کی هلد پالودگی.
مولوی.
و رجوع به گردآلود شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
هر چیز غبارآلوده باشد، کنایه از شخصی که اسباب و اموال دنیوی را حامل است. (برهان)
لغت نامه دهخدا
یا خم گل آلود. کره زمین: هر شام کزین خم گل آلود بر خنبره فلک شود دود... (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گه آلود
تصویر گه آلود
آغشته به مدفوع آلوده به گه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرادآلود
تصویر آرادآلود
غبار آرد گرفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرد آلوده
تصویر گرد آلوده
آلوده بگرد و غبار گردناک گردزده غبارآلود اغبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درد آلود
تصویر درد آلود
غمناک، دردمند، دلگیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرد آلود
تصویر گرد آلود
غبار آلود، بخاک آلوده، گرد و خاک گرفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دردآلود
تصویر دردآلود
((دَ))
دردآلوده، دردناک، دردمند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گردآورد
تصویر گردآورد
مجموعه
فرهنگ واژه فارسی سره
المناک، دردآگین، دردآلوده، دردناک، مولم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از دودآلود
تصویر دودآلود
Smoggy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
Muddy, Slushy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
lamacento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دودآلود
تصویر دودآلود
смоговый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دودآلود
تصویر دودآلود
neblig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
schlammig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
błotnisty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دودآلود
تصویر دودآلود
туманний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
грязный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دودآلود
تصویر دودآلود
mglisty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گل آلود
تصویر گل آلود
брудний
دیکشنری فارسی به اوکراینی