جدول جو
جدول جو

معنی گربکو - جستجوی لغت در جدول جو

گربکو
بیدمشک، درختی شبیه درخت بید با پوست صاف و برجستگی های تیز در زیر آن، از شکوفه های معطر آن که همین بیدمشک نام دارد عرقی بنام شربت عرق بیدمشک تهیه میشود که ملیّن و مقوی قلب و معده است، بهرامه، گربه بید، بیدموش، پله، بهرامج، مشک بید
تصویری از گربکو
تصویر گربکو
فرهنگ فارسی عمید
گربکو
بیدمشک
تصویری از گربکو
تصویر گربکو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گربک
تصویر گربک
گربه، پستانداری کوچک، گوشت خوار و بسیار چالاک، با پوزۀ کوتاه، سبیل های دراز، موهای نرم و چنگال های تیز که جانوران کوچک مانند موش، گنجشک و ماهی را شکار می کند و غالباً شب ها به شکار و دزدی می پردازد. چشم هایش در تاریکی می درخشد و مردمک آن در تاریکی گرد و در روشنایی روز شبیه خط عمودی باریکی می شود
فرهنگ فارسی عمید
گربه: بیاورد پس کردیه (خواهر بهرام چوبینه) گربکی که پیدانبد گربه از کودکی
فرهنگ لغت هوشیار