- گاورو
- گشادگی و سوراخی که گاوی تواند از آن گذشتن تنبوشه. آنچه بصورت و هیئت گاو باشد، یا گرز (گرزهء) گاوروی. گرز فریدون که سرش بشکل گاو بود: زند بر سرت گرزه گاو روی ببند اندر آرد زایوان بکوی. (هرمزد نامه)
معنی گاورو - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آنچه مانند سر گاو باشد، گاوچهر، گاورنگ، برای مثال ببندت و آرد از ایوان به کوی / زند برسرت گرزۀ گاوروی (فردوسی - ۱/۶۱)

دانه ای تلخ مزه از نوع ارزن به رنگ خاکستری که برگ و خوشۀ آن شبیه برگ و خوشۀ جو است و بیشتر در میان کشتزار گندم می روید، جاورس، گال، بسل، شوشو
گیاهی است از تیره گندمیان و از دسته غلات که دانه هایی شبیه ارزن دارد و با ارزن از یک نوع است و در حقیقت گونه ای ارزن است که دانه هایش درشت تر است و پوستش نیز از پوست ارزن زبرتر است. دانه های این گیاه را بیشتر بکبوتران دهند گورس جاورس جاورس هندی گاورس هندی چینه: شهریست خرم و آبادان و کشت ایشان گاورس است. یا گاورس هندی. گاورس. یا گاورس سیم. ستاره
