جدول جو
جدول جو

معنی گانتن - جستجوی لغت در جدول جو

گانتن
(تَ)
ژول. مستشرق فرانسوی و طابع قسمتی از تاریخ گزیده راجع به پادشاهان ایران. وی بسال 1908م. درگذشته است. (تاریخ جهانگشا ج 2 صص 131- 316)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گاشتن
تصویر گاشتن
گرداندن، برگردانیدن، برای مثال عنان را بپیچید و بر گاشت اسب/ برآمد ز لشکر یکی های هوی (فردوسی - ۱/۱۴۳)
فرهنگ فارسی عمید
(تِ)
قدیس پانتن، یکی از پیشوایان دین مسیح. مولد در حدود سال 240 میلادی و وفات در حوالی سنۀ 306 به اسکندریه. وی نخست طریقۀ حکمای رواقی داشت. و سپس قبول دین ترسائی کرد. و دمتریوس پادشاه اسکندریه او را به ریاست مدرسه ای که برای تعلیم اصول مسیحیت بنیاد کرده بود برگماشت. از جملۀ شاگردان پانتن در این مدرسه کلمان اسکندرانی است که جانشین وی شد. پانتن مدتی از طرف دمتریوس به محلی فرستاده شد که اوزب آنرا هندوستان می نامید و ظاهراً آن محل، حبشه بوده است. و او در آنجا شروع به نشر تعالیم مسیح کرد و نسخ__ه ای از انجیل به زبان یهود یا آرامی یافت که اصلاً متعل-ق به سن ماتیو بود و او راست تفسیری بر انجیل که قطعاتی از آن باقی مانده است. ذکران وی به هفتم یولیه است
لغت نامه دهخدا
(تَ)
کرسی سن. از ناحیۀ سن دنی دارای 39190 تن سکنه و راه آهن شرقی فرانسه از آن گذرد
لغت نامه دهخدا
(دَ دَ)
از شهرهای بزرگ چین است و 16000000تن سکنه دارد. شهری است صنعتی و بیشتر کارها با ماشین انجام میگیرد. پارچه بافی و نساجی آن معروف است
لغت نامه دهخدا
(نِ تُ)
مورخ و یکی از کاهنان بزرگ مصر و معاصر بطلمیوس اول بود (قرن سوم پیش از میلاد و اوایل قرن چهارم) و در ایجاد هم آهنگی و اتحاد بین مذهب یونانیها و مصریهای قدیم کمکهای معنوی بسیار به وی کرد و بر اثر آن پرستشی ایجاد شد که به پرستش ’شاراپیش’ معروف گردید. تصور می کنند که اسم این مورخ مصری ’مرن تخوتی’ بوده یعنی محبوب رب النوع مصری که ’تت’ نام داشت. از کتاب این مورخ اکنون فقط قسمتهایی باقی مانده است. بعدها وقایعنگاران مسیحی و یهودی از نوشته های او استفاده کرده و مخصوصاً یهودیها آن را خلاصه کرده اند. این خلاصه حاوی فهرست تمام سلسله های فراعنۀ مصراست از اعصار قبل از تاریخ تا تسخیر ثانوی مصر به دست ایرانیها یعنی زمان اردشیر سوم هخامنشی. ’مانتن’ سی سلسله را با تعیین سنوات سلطنت آنها ذکر و تاریخ مصر را به سه قسمت تقسیم کرده است باید در نظر داشت که بعض اسناد مصری که بر اثر اکتشافات بدست آمده همه نوشته های او را تأیید نمی کند با این همه اطلاعاتی، مخصوصاً اطلاعاتی که راجع به دورۀ هخامنشی می دهد مفید و گرانبها است. (از ایران باستان ص 75). و رجوع به همین مأخذ ص 70، 74، 963، 1131، 1132 و 1134 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ تُنْ نَ)
جمع مؤنث ضمیر مخاطب، یعنی شما جماعت زنان. شما زنان
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ نَ)
ما انتنه،چه بدبوی است آن. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ)
گنده تر. (یادداشت مؤلف).
- امثال:
انتن من الجورب.
انتن من العذره.
انتن من مرقات الغنم
لغت نامه دهخدا
(تَ)
از خاورشناسان فرانسوی طابع تمام باب چهارم تاریخ گزیده در تاریخ سلاطین اسلامی ایران با اصل فارسی بضمیمۀ ترجمه فرانسوی در سال 1903 میلادی در پاریس. (ترجمه ادبیات برون ج 3 ص 116)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گاشتن
تصویر گاشتن
گردانیدن، متعدی گشتن، ابا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاشتن
تصویر گاشتن
((تَ))
گرداندن، برگردانیدن
فرهنگ فارسی معین