معنی گاشتن گاشتن گرداندن، برگردانیدن، برای مثال عنان را بپیچید و بر گاشت اسب/ برآمد ز لشکر یکی های هوی (فردوسی - ۱/۱۴۳) تصویر گاشتن فرهنگ فارسی عمید