جدول جو
جدول جو

معنی گالشی - جستجوی لغت در جدول جو

گالشی
گاوبانی شغل نگاهداری گاو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گالری
تصویر گالری
مکانی که آثار هنری در آن به معرض دید گذاشته می شود، سرسرا، تالار، راهرو، دالان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گالی
تصویر گالی
ساقه های برنج که از آن کلاه و سبد و چیزهای دیگر می بافند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گالش
تصویر گالش
کفش لاستیکی، کفش لاستیکی که در هنگام بارندگی روی کفش چرمی می پوشند
فرهنگ فارسی عمید
(لَ / لِ)
در لهجۀ مازندرانی و گیلکی شبان گاو را گویند چنانکه کرد در همانجا شبان گوسفند است. گاودار. گله دار
لغت نامه دهخدا
(لُ / لِ)
سرموزه از جیر و جز آن. چرموق
لغت نامه دهخدا
قسمی نی (در رامیان)، آن را ترجین نیز نامند
لغت نامه دهخدا
مردمان گالاثیه در آسیای صغیر که یونانیان آنها را گالاثیان مینامیدند، رجوع به گالاثیان و ایران باستان ص 2079، 2134، 2281، 2360 شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
حسن بن حسین تبریزی مدرس شافعی ملقب به حسام الدین و معروف به تالشی. وی در تبریز متولد شد و بسال 964 هجری قمری در قسطنطنیه درگذشت. از اوست: بحرالافکار، حاشیه ای بر الخیالی، خصال السلف فی آداب السلف والخلف که به آداب التالشی معروف است. شرح قصیدۀ البرده. (هدیهالعارفین فی اسماءالمؤلفین ج 1 ص 289)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
رجوع به گالاری شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گالی
تصویر گالی
هر فرد ساکن گالاثیا
فرهنگ لغت هوشیار
گالوش فرانسوی رو کفشی سر موزه، کفش جیر چوپان گاو گاودار. سرموزه و کفش از جیر و غیره، کفش لاستیکی که یا مستقیما آنرا بپا کنند و یا کفش چرمی را برای حفظ از گل و باران داخل آن نمایند: گالش و گیوه و فستونی و چلوار گران نفت و کبریت گران کاغذ و سیگار گران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گالری
تصویر گالری
راهرو، دهلیز، دالان، نمایشگاه آثارهنری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالشی
تصویر طالشی
نادرست نویسی تالشی منسوب به طالش از مردم طالش، لهجه مردم طالش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گالش
تصویر گالش
((لِ یا لَ))
چوپان گاو، گاودار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گالری
تصویر گالری
((ل))
سرسرا، دالان، جای نگه داری و نمایش آثار هنری
فرهنگ فارسی معین
((لِ یا لُ))
کفش لاستیکی که یا مستقیماً آن را به پا کنند و یا کفش چرمی را برای حفظ از گل و باران داخل آن نمایند
فرهنگ فارسی معین
گالش هم تعبیرکفش را دارد، یعنی این نیز همسر است با این تفاوت که گالش زنی است با قابلیت انعطاف زیاد و در عین حال آسیب پذیر و کم مقاومت. منوچهر مطیعی تهرانی
فرهنگ جامع تعبیر خواب
گاوچران، چوپان گاو دار، کفش لاستیکی زنانهدر سانسکریت
فرهنگ گویش مازندرانی
ساقه های گیاه مردابی که برای پوشش بام به کار رود، خرده کاه
فرهنگ گویش مازندرانی
پنجک امیر، پنج روز آخر سال در تقویم محلی
فرهنگ گویش مازندرانی