جدول جو
جدول جو

معنی گازگرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

گازگرفتن
دندان گرفتن، گزیدن به دندان
تصویری از گازگرفتن
تصویر گازگرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
گازگرفتن
به نیش کشیدن، خاییدن، دندان گرفتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وا گرفتن
تصویر وا گرفتن
باز گرفتن، پس گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
عمل فرو بردن دندان در چیزی، دندان گرفتن، گاز زدن
فرهنگ فارسی عمید
(مِ / مَ)
چیزی از کسی پس گرفتن. مسترد داشتن. استرداد کردن: او را (خالد بن ولید را) باز باید خواند و آن خواستۀ مسلمانان از او بازگرفتن. (ترجمه طبری بلعمی). و گفت خاموش باش که من حیله ساختم تا تو را بازگیرم. (قصص الانبیاء ص 81). صادق گفت:ما هر چه دادیم بازنگیریم. (تذکرهالاولیاء عطار).
توان بازدادن ره نره دیو
ولی باز نتوان گرفتن به ریو.
سعدی (بوستان).
، واپس مانده ازطعام و جز آن. (ارمغان آصفی) (آنندراج). نیم خورده. تتمه. بقیه. (مهذب الاسماء). باقی مانده:
افتاد دل چو از نظر او اجل ربود
کز باز بازمانده به صیاد میرسد.
سنجر کاشی (از ارمغان آصفی) (آنندراج).
، عقب مانده. واپس مانده. جداشده:
بزیرش نسر طایر پر فشانده
وزو چون نسر واقع بازمانده.
نظامی.
چون شمع جگرگداز مانده
یا مرغ ز جفت بازمانده.
نظامی.
، ترکه. میراث. ارث. مرده ریگ
لغت نامه دهخدا
(یِ گَ دی دَ)
به دندان گرفتن. گزیدن به دندان که به دریدن نرسد. دندان گرفتن. ضرس، گزیدن. تضریس، گزیدن به دندان. عض ّ و عضیض، گزیدن یا به زبان گرفتن. اعضاض، گزانیدن. تعضیض، بسیار گزیدن لب از خشم و نیک گزیدن. (منتهی الارب). نیب، تنییب، به دندان گزیدن تیر را تا سختی چوب آن معلوم گردد و به دندان نشان کردن در آن. (منتهی الارب) :
چو آگاه شد زآن سخنها گراز
تو گفتی کسی دل گرفتش به گاز.
فردوسی.
ببردند آن صاع و گفتند راز
سر انگشت خود را گرفته بگاز.
شمسی (یوسف و زلیخا).
گر قناعت کنی به شکر و قند
گاز میگیر و بوسه در می بند.
نظامی.
تا بود در تو ساکنی بر جای
زلف کش گازگیر و بوسه ربای.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از جا گرفتن
تصویر جا گرفتن
گنجایش ظرفی برای قرار دادن چیزی در آن، گنجیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساز گرفتن
تصویر ساز گرفتن
هماهنگ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باز رفتن
تصویر باز رفتن
مجددا رفتن دوباره رفتن باز شدن
فرهنگ لغت هوشیار
رشد کردن نمو کردن -20 استوار شدن ثبات یافتن مستقر شدن، 0 دوام یافتن باقی ماندن، 0 سکی از حرکات نرمش (خم گیری) در ورزش باستانی است، 0 گرفتن عضله پا هنگام شنا 0 یا پا گرفتن برف 0 نشستن آن بر زمین چندانکه زود آب نشود. یا پا گرفتن کاری. رونق گرفتن آن. یا پا گرفتن طفل. براه افتادن او. یا پا گرفتن قبری را. سطح آن را از زمین بالا آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
گاز زدن: تا بود در تو ساکنی بر جای زلف کش گازگیر و بوسه ربای. (هفت پیکر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
((گِ رِ تَ))
به دندان گرفتن، دندان گرفتن
فرهنگ فارسی معین
گاز گرفتن: کار احمقانه، گاز زدن در یک چیز خوراکی: زیان، گاز زدن در یک چیز غیر خوراکی: تلاشهای بیهوده، - لوک اویتنهاو، تعبیر خواب گاز گرفتن سگ، مطیعی تهرانی می گوید: اگر در خواب سگی (حیوان درنده) پاشنه پای شما را گاز گرفت و خورد، چنانچه کاسب باشید متضرر می شوید و اگر کارمند باشید کار یا مالی از دستتان می رود. ، لوک اویتنهاو: مورد گاز گرفتگی سگی واقع شدن: دعوا بر سر پول، آنلی بیتون:، اگر خواب ببینید سگی شما را گاز می گیرد، علامت همدمی است که در زندگی شما فتنه جویی می کند. ، اگر سگ هاری در خواب شما را گاز بگیرد، علامت آن است که یکی از افراد مورد علاقه شما در آستانه دیوانگی است و احتمال دارد اتفاق رقت باری رخ دهد. ، تعبیر خواب گاز گرفتن تمساح، لیلا برایت می گوید: اگر در خواب تمساح شما را گاز بگیرد، یعنی احتمالاً خطری شما را تهدید می کند، 0
اگر کسی درخواب بیند که یکی او را به قهر گاز گرفت، دلیل که به قدر گاز گرفتن زیانی به وی رسد. اگربیند خری او را گاز گرفت، دلیل که کارش از بحث تجلل است. اگر دید گاوی او را گاز گرفت، دلیل که او را در آن سال زحمت بود و گاز گرفت همه ددگان و جنبدگان درخواب، دلیل دشمنی است. محمد بن سیرین
دیدن گاز گرفتن درخواب بر سه وجه است. اول: مضرت. دوم: خصومت. سوم: نقصان مال وجاه.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
عضّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
Bite, Pinch
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
mordre, pincer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
кусать , ущипнуть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
কামড়ানো , চিমটি কাটা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
morder, beliscar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
beißen, zwicken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
gryźć, szczypać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
کاٹنا , چٹکی بھرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
kumenya, kubinya
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
กัด , บีบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
кусати , щипати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
ısırmak, çimdiklemek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
噛む , つまむ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
咬 , 捏
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
לנשוך , לנקוש
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
menggigit, mencubit
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
काटना , चुटकी भर लेना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
bijten, knijpen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
mordere, pizzicare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
morder, pellizcar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گاز گرفتن
تصویر گاز گرفتن
물다 , 꼬집다
دیکشنری فارسی به کره ای