قسمت بالای دست انسان از شانه تا آرنج، برای مثال به بازوان توانا و قوّت سر دست / خطاست پنجۀ مسکین ناتوان بشکست (سعدی - ۶۶) بازو افراختن: بلند کردن دست و بازو برای انجام دادن کاری یا گرفتن چیزی بازو افراشتن: بلند کردن دست و بازو برای انجام دادن کاری یا گرفتن چیزی، بازو افراختن بازو افراشتن: بلند کردن دست و بازو برای انجام دادن کاری یا گرفتن چیزی، بازو افراختن بازو دادن: کنایه از یاری دادن، یاری کردن، کمک کردن بازو گشادن: کنایه از گشودن بازو، دست برآوردن برای یاری دادن و کمک کردن به کسی
قسمت بالای دست انسان از شانه تا آرنج، برای مِثال به بازوان توانا و قوّت سر دست / خطاست پنجۀ مسکین ناتوان بشکست (سعدی - ۶۶) بازو افراختن: بلند کردن دست و بازو برای انجام دادن کاری یا گرفتن چیزی بازو افراشتن: بلند کردن دست و بازو برای انجام دادن کاری یا گرفتن چیزی، بازو افراختن بازو افراشتن: بلند کردن دست و بازو برای انجام دادن کاری یا گرفتن چیزی، بازو افراختن بازو دادن: کنایه از یاری دادن، یاری کردن، کمک کردن بازو گشادن: کنایه از گشودن بازو، دست برآوردن برای یاری دادن و کمک کردن به کسی
لیف خرما، ریسمانی که از لیف خرما بافته شود، ریسمان علفی محکم، نخی رنگین که در نجاری موقع اره کردن چوب و تخته برای آنکه راست بریده شود به کار می برند، برای مثال از راستی چنان که ره او را / گویی زده ست مسطره و سازو (فرخی - ۴۵۴)
لیف خرما، ریسمانی که از لیف خرما بافته شود، ریسمان علفی محکم، نخی رنگین که در نجاری موقع اره کردن چوب و تخته برای آنکه راست بریده شود به کار می برند، برای مِثال از راستی چنان که ره او را / گویی زده ست مسطره و سازو (فرخی - ۴۵۴)
دهی است از دهستان لاویز بخش میرجاوه شهرستان زاهدان. واقع در 15 هزارگزی جنوب میرجاوه و 7 هزارگزی جنوب راه فرعی میرجاوه به خاش. جلگه، گرمسیر، مالاریائی، دارای 100 تن سکنه. آب آن از قنات، محصول آنجا، غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت گله داری. راه آن مالرو است و ساکنین از طایفۀ ریگی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان لاویز بخش میرجاوه شهرستان زاهدان. واقع در 15 هزارگزی جنوب میرجاوه و 7 هزارگزی جنوب راه فرعی میرجاوه به خاش. جلگه، گرمسیر، مالاریائی، دارای 100 تن سکنه. آب آن از قنات، محصول آنجا، غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت گله داری. راه آن مالرو است و ساکنین از طایفۀ ریگی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)