مأخوذ از کلمه لالا، مربی مرد طفلی از اطفال اعیان. مقابل دده که زن است. لالا. پرستار کودک. حاضن: مگر شاه با لله اش بازی میکند؟ مگر بازی شاه با لله است ؟
مأخوذ از کلمه لالا، مربی ِ مرد طفلی از اطفال اعیان. مقابل دده که زن است. لالا. پرستار کودک. حاضن: مگر شاه با لله اش بازی میکند؟ مگر بازی شاه با لله است ؟
دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو و شهرستان شاهرود، واقعدر 2000گزی قلعه نو 3000گزی شوسۀ شاهرود به گرگان. هوای آن معتدل و دارای 900 تن سکنه است. آب آنجا از قنات، شغل اهالی زراعت غلات، بنشن، و گله داری و مکاری. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو و شهرستان شاهرود، واقعدر 2000گزی قلعه نو 3000گزی شوسۀ شاهرود به گرگان. هوای آن معتدل و دارای 900 تن سکنه است. آب آنجا از قنات، شغل اهالی زراعت غلات، بنشن، و گله داری و مکاری. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
ایالت. (هت گارون) در ارتفاعات لانگدوک قرار دارد. حدود آن به سلسلۀ جبال پیرنه و سرحد اسپانیا میرسد. مساحت آن 6290 هزار گز مربع است. این ایالت شامل 2 ارندویسمان و 39 کانتون و 589 کمون است. در حدود 431505 تن سکنه دارد. این ایالت جزء هفدهمین ناحیۀ نظامی است. محصولات آنجا غلات، گندم، ذرت است. در قسمت های کوهستانی این ایالت جنگلهای انبوه و آبهای معدنی است، و دارای منظره های زیبا و دلکشی است
ایالت. (هُت گارون) در ارتفاعات لانگدوک قرار دارد. حدود آن به سلسلۀ جبال پیرنِه و سرحد اسپانیا میرسد. مساحت آن 6290 هزار گز مربع است. این ایالت شامل 2 ارندویسمان و 39 کانتون و 589 کمون است. در حدود 431505 تن سکنه دارد. این ایالت جزء هفدهمین ناحیۀ نظامی است. محصولات آنجا غلات، گندم، ذرت است. در قسمت های کوهستانی این ایالت جنگلهای انبوه و آبهای معدنی است، و دارای منظره های زیبا و دلکشی است
ارمنستان. ارمینیه. ارمنیه. ولایتی است از کوهستان آذربایجان و مولد شیرین مشهور آنجا بوده و ابریشم ارمنی منسوب بدانجاست. (برهان قاطع) (مؤید الفضلاء). سرزمین ارمنستان بین آذربایجان و قفقاز و آسیای صغیر. این نام در کتیبۀ بیستون داریوش بزرگ بصورت ارمین آمده. (ایران باستان ص 1452، 1571، 1596) : از ادبا عالمی فرست به ماچین وز امرا شحنه ای فرست به ارمن. فرخی. رضوان ملک خسرو مالک رقاب اوست ارمن بهشت عدن شد از کوثر سخاش. خاقانی. خاص کن این ملک جهان بر عموم هم ملک ارمن و هم شاه روم. نظامی. لشکر شام و ارمن و دیاربکر و خراسان و خوارزم و دیگر مواضع را که چشم بر دیار و امصار عراق نهاده بودند و گردن طمع یازیده منقار بازگرفتند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 12). ور بحق دانسته ای جای نشست و خاست را خواه در ارمن نشین و خواه در ابخاز خیز. کاتبی. و رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 78 و حبط ج 2 ص 371 و 376، 416 و ایران باستان ص 2290 و 2291 و جهانگشای جوینی چ لیدن ص 170 و 177 و ارمنستان و ارمنیه شود.
ارمنستان. ارمینیه. ارمنیه. ولایتی است از کوهستان آذربایجان و مولد شیرین مشهور آنجا بوده و ابریشم ارمنی منسوب بدانجاست. (برهان قاطع) (مؤید الفضلاء). سرزمین ارمنستان بین آذربایجان و قفقاز و آسیای صغیر. این نام در کتیبۀ بیستون داریوش بزرگ بصورت اَرمین َ آمده. (ایران باستان ص 1452، 1571، 1596) : از ادبا عالمی فرست به ماچین وز امرا شحنه ای فرست به ارمن. فرخی. رضوان ملک خسرو مالک رقاب اوست ارمن بهشت عدن شد از کوثر سخاش. خاقانی. خاص کن این ملک جهان بر عموم هم ملک ارمن و هم شاه روم. نظامی. لشکر شام و ارمن و دیاربکر و خراسان و خوارزم و دیگر مواضع را که چشم بر دیار و امصار عراق نهاده بودند و گردن طمع یازیده منقار بازگرفتند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 12). ور بحق دانسته ای جای نشست و خاست را خواه در ارمن نشین و خواه در ابخاز خیز. کاتبی. و رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 78 و حبط ج 2 ص 371 و 376، 416 و ایران باستان ص 2290 و 2291 و جهانگشای جوینی چ لیدن ص 170 و 177 و ارمنستان و ارمنیه شود.
مخفف ((اگر من)) باشد در محاورات. (برهان) : ای دل بهوای ارمن ار من باشم خالی نکنم ز دل حزن زن باشم وی چرخ اگر بحیله بیرون نکنم گاو تو از آن خرمن خر من باشم. طغرل سلجوقی
مخفف ((اگر من)) باشد در محاورات. (برهان) : ای دل بهوای ارمن ار من باشم خالی نکنم ز دل حزن زن باشم وی چرخ اگر بحیله بیرون نکنم گاو تو از آن خرمن خر من باشم. طغرل سلجوقی
شطی به فرانسه که در درۀ آران (پیرنه اسپانیول) نبعان یا بدو به اقیانوس اطلس ریزد: طول آن 350 هزار گز، نواحی ذیل را مشروب میکند: گارون علیا، تارن و گارون، لت و گارون، ژیروند و شارانت، ماریتیم، و از سنت گدن مر، تولوز، آژان، مارماند، لارئول، بردو عبور میکند و اریر، تارن، ل و درنی از جانب یمین بدان میریزد و از جانب یسار، ساو، ژر و بائیز درآن وارد میشود
شطی به فرانسه که در درۀ آران (پیرنه اسپانیول) نبعان یا بدو به اقیانوس اطلس ریزد: طول آن 350 هزار گز، نواحی ذیل را مشروب میکند: گارون علیا، تارن و گارون، لت و گارون، ژیروند و شارانت، ماریتیم، و از سنت گدن مرِ، تولوز، آژان، مارماند، لارئول، بُردو عبور میکند و اَرِیِر، تارن، ل ُ و دُرُنی از جانب یمین بدان میریزد و از جانب یسار، ساو، ژِر و بائیز درآن وارد میشود
این درخت را که از نوع پستنک میباشد در نور و گرگان بارانک، در طوالش می انز، در کوهپایۀ گیلان راج اربو، در کلارستاق المدلی، درکجور الندری، در رامسر گارن و در خلخال مله میخوانند. رجوع به بارانک شود. (جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 233)
این درخت را که از نوع پستنک میباشد در نور و گرگان بارانک، در طوالش می انز، در کوهپایۀ گیلان راج اربو، در کلارستاق المدلی، درکجور الندری، در رامسر گارن و در خلخال مله میخوانند. رجوع به بارانک شود. (جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 233)
گارمن گارمون قارمون} گارمونیکا {روسی شلالک از سازها آلتی موسیقی پرده دار شبیه جعبه که بهنگام نواختن آنرا در دست گیرند و پرده های آنرا با انگشت فشار دهند قارمن قارمان
گارمن گارمون قارمون} گارمونیکا {روسی شلالک از سازها آلتی موسیقی پرده دار شبیه جعبه که بهنگام نواختن آنرا در دست گیرند و پرده های آنرا با انگشت فشار دهند قارمن قارمان