جدول جو
جدول جو

معنی گارسه - جستجوی لغت در جدول جو

گارسه
بر گرفته از روسی} کاسا {بر گرفته از} کیس {انگلیسی وانخان جعبه ای کم عمق و خانه خانه (معمولا دارای 114 خانه) که حروف سربی را در خانه های آن جای دهند و حروفچین برای تنظیم کلمات حرفها را از آنها بیرون میاورد و پهلوی هم می چیند محفظه سربی در چاپخانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
گارسه
((س))
جعبه ای خانه خانه که حروف چاپ دستی را برای حروف چینی در آن قرار می دهند
فرهنگ فارسی معین
گارسه
جعبه ای دارای خانه های متعدد که در چاپخانه حروف سربی را در آن می ریزند، کاس
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پارسه
تصویر پارسه
تکدی، پرسه، گدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گارسن
تصویر گارسن
پیشخدمت رستوران، هتل یا مهمان خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گاورسه
تصویر گاورسه
هر چیز خرده ریزه که شبیه گاورس باشد، برای مثال گاورسه چو کرد می ندانی / بایدت سپرد زر به زرگر (ناصرخسرو - ۹۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پارسه
تصویر پارسه
دوره گردی برای گدایی، گدایی، کدخدایی
فرهنگ فارسی عمید
حبه ای که از سیم سازند باندازه یک ارزن: گاورسه چو کرد می ندانی بایدت سپرد زر بزرگر. (ناصر خسرو) یا گاورسه نقره گون. گوهر تیغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گارسن
تصویر گارسن
پیش خدمت مهمانخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارسه
تصویر پارسه
((س ِ))
گدایی، پرسه، گدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گاورسه
تصویر گاورسه
((وَ رْ س))
هرچیز خرد و ریز مانند گاورس، ریزه کاری در زرگری به ویژه در انگشتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گارسک
تصویر گارسک
((سَ))
دانه های ریز و سفت که در برنج و گندم می روید
فرهنگ فارسی معین
جعبه ای کم عمق و خانه خانه (معمولا دارای 114 خانه) که حروف سربی را در خانه های آن جای دهند و حروفچین برای تنظیم کلمات حرفها را از آنها بیرون میاورد و پهلوی هم می چیند محفظه سربی در چاپخانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گارس
تصویر گارس
پارچه ایست لطیف
فرهنگ لغت هوشیار