جدول جو
جدول جو

معنی گارزندی - جستجوی لغت در جدول جو

گارزندی
دو زانو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باربندی
تصویر باربندی
بار بستن، عمل بستن بار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرازنده
تصویر گرازنده
کسی که از روی ناز و تکبر راه می رود، خرامنده، برای مثال دلیری کند با من این نادلیر / چو گور گرازنده با شرزه شیر (نظامی۵ - ۸۲۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاربندی
تصویر چاربندی
چهاربندی، توبره پشتی که چهاربند دارد و بعضی از مسافران پیاده و دهقانان به پشت خود می بندند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یارمندی
تصویر یارمندی
یاری، کمک، اعانت
فرهنگ فارسی عمید
(اَ زَ دَ / دِ)
عمل ارزیدن بهمه معانی
لغت نامه دهخدا
(بَ)
عمل بستن و تهیه کردن بارها.
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارزندگی
تصویر ارزندگی
عمل ارزیدن ارزنده بودن
فرهنگ لغت هوشیار
توبره پشتی که چهار بند دارد و مسافران پیاده و روستاییان آنرا بپشت خود بندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاوبندی
تصویر گاوبندی
در منافعی نا مشروع با هم شریک بودن
فرهنگ لغت هوشیار
از روی ناز و تکبر خرامنده: دلیری کند با من آن نا دلیر چو گور گرازنده با شرزه شیر. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یارمندی
تصویر یارمندی
عمل یارمند
فرهنگ لغت هوشیار
تعهد سازنده یا فروشنده کالا درقبال خریدار برای ارائه خدمات پس از فروش در طی مدت مشخص، ضمانت، تضمین (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
موظّفٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
Clerkship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
secrétariat
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
канцелярська робота
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
事務職
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
secretariado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
Büroarbeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
کلرک شپ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
কর্মচারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
งานสำนักงาน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
kazi ya ofisi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
memurluk
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
职员工作
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
канцелярская работа
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
מזכירות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
사무직
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
pekerjaan kantor
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
क्लर्की
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
klerkship
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
impiego in ufficio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
praca biurowa
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کارمندی
تصویر کارمندی
oficina
دیکشنری فارسی به اسپانیایی