جدول جو
جدول جو

معنی گارتامپ - جستجوی لغت در جدول جو

گارتامپ
نام رودخانه ای است در فرانسه، شعبه رود خانه کرزی که طول آن 190 هزار گز است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قوطی کوچک پهن برای نگه داری پارچۀ آغشته به جوهر مهر یا انگشت نگاری، جوهرگین، مهر
فرهنگ فارسی عمید
(مِ)
زوجه گران گوزیه و مادر گارکان توا قهرمان کتاب رابله. او بسیار فربه بود و اشتهای خارق العاده ای داشت. رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
یکی از آبهای غنی بن أعصر. (معجم البلدان) ، اختلاط، پردانه شدن خوشه و مثل آن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اَ مِ)
ارتام نس. آریارام نس. پسر سمردیس (بردی ) و پدر آنافاس از اجداد پادشاهان کاپادوکیه. (ایران باستان ص 2123 از دیودور صقلی و ص 2129)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
مهر.
لغت نامه دهخدا
(اِ)
کابینۀ استامپ، مجموعۀ گراورها و ترسیم ها که بتوسط سلاطین فرانسه گردآوری شده و اکنون در کتاب خانه ملی پاریس مضبوط است
لغت نامه دهخدا
قریه ای از قرای درکا، در بخش هزارجریب، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 123 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(قُ لُ دُ)
رتیمه یعنی رشته ای بر انگشت بستن، یاد آوردن و فراموش نکردن چیزی را. چیزی بر انگشت وی بستن تا آنچه ویرا گفته باشی یاد دارد. (تاج المصادر بیهقی). چیزی را بر انگشت کسی بستن تا آنچه به او گفته شده باشد بیاد آورد.
لغت نامه دهخدا
(اِ)
آن دپیسلو (دوشس د...). معشوقۀ فرانسوای اول که قرب بووه تولد یافته است. (1508- 1580 میلادی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از استامپ
تصویر استامپ
آلتی که حاوی رنگ یا سیاهی که برای رنگ دادنبه مهر به کار برند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استامپ
تصویر استامپ
((اِ سْ مْ))
مهر، مهری که روی کاغذ می زنند، جعبه ای کوچک حاوی بالشتک آغشته به جوهر، جوهرگین (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین