جدول جو
جدول جو

معنی گارا - جستجوی لغت در جدول جو

گارا
پیرژان، آوازه خوان فرانسوی نوۀ ژزف گارا، متولد در بردو (1764- 1823 میلادی)
دومینیک ژزف، سیاستمدار فرانسوی متولد در باین (1749-1833 میلادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فارا
تصویر فارا
(دخترانه)
نام کوهی در مغرب فلات ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یارا
تصویر یارا
(پسرانه)
توانایی، قدرت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خارا
تصویر خارا
(دخترانه)
نوعی سنگ آذرین، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تارا
تصویر تارا
(دخترانه)
ستاره، ستاره
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دارا
تصویر دارا
(پسرانه)
مالدار، ثروتمند، از نامهای خداوند، صورت دیگری از داراب و داریوش، نام پادشاه کیانی در شاهنامه و منظومه نظامی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سارا
تصویر سارا
(دخترانه)
صحرا، کوه و دشت، شاهزاده خانم، نام همسر ابراهیم (ع)، مادر اسحاق (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هارا
تصویر هارا
(دخترانه)
کوهستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گوارا
تصویر گوارا
هر چیز خوردنی یا آشامیدنی که لذیذ و خوشمزه باشد، خوراکی که زود هضم شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اگرا
تصویر اگرا
نوعی آش آرد، آشی که با خمیر آرد گندم درست کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارا
تصویر دارا
دارنده، چیزدار، مال دار، ثروتمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیرا
تصویر گیرا
گیرنده، کنایه از جذاب، دلربا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گزارا
تصویر گزارا
گزارنده، طرح کننده، طراح، برای مثال گزارای نقش گزارش پذیر / که نقش از گزارش ندارد گزیر (نظامی۵ - ۷۸۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یارا
تصویر یارا
توان، نیرو، جرئت، زهره، برای مثال می خواست کزآن غم آشکارا / گرید نفسی، نداشت یارا (نظامی۳ - ۵۰۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گاما
تصویر گاما
حرف سوم الفبای یونانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سارا
تصویر سارا
زبده، خالص، بی غش مثلاً زر سارا، عنبر سارا، مشک سارا، برای مثال چه حاصل زان که دانی کیمیا را / مس خود را نکرده زرّ سارا (جامی۵ - ۲۰۱)
فرهنگ فارسی عمید
محوطۀ معمولاً سرپوشیده ای واقع در ساختمان که به نگهداری اتومبیل ها اختصاص دارد، پارکینگ، محلی که در آن اتومبیل ها را تعمیر می کنند، تعمیرگاه، مؤسسۀ حمل و نقل بار و مسافر
فرهنگ فارسی عمید
فرانسوا، از آباء یسوعیین که بر اثر مباحثات ادبی و فلسفی خود شهرت یافته است، (1585- 1631 میلادی)
لغت نامه دهخدا
جائی که اتومبیل را در آن گذارند، جائی که مسافران برای تهیۀ بلیط مسافرت و سوار شدن بدانجا روند، جائی که رانندگان مسافران و بار را از آنجا سوار کنند و بدانجا پیاده کنند
لغت نامه دهخدا
تصویری از اگرا
تصویر اگرا
نوعی از آش که با آرد تهیه شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تارا
تصویر تارا
ستاره کوکب
فرهنگ لغت هوشیار
سنگی است از دسته سنگهای آذرین درونی که خود دسته مشخصی را بنام سنگهای خارایی تشکیل میدهد. سنگی است سخت و مرکب از بلورهای اصلی کوارتز فلدسپات و میکا که برنگهای خاکستری و پشت گلی و سبز دیده میشود گرانیت، نوعی از بافته ابریشمی که مانند صوف موج داراست و مخطط عتابی، نغمه ایست از موسیقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارا
تصویر دارا
دارنده، چیزدار، ثروتمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سارا
تصویر سارا
بی غش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاراژ
تصویر گاراژ
جائی که مسافران برای تهیه بلیط مسافرت و سوار شدن بدآنجا روند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاراژ
تصویر گاراژ
جای اتومبیل، محلی که اتومبیل ها را در آن جا می گذارند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یارا
تصویر یارا
با جرات، جرات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گوارا
تصویر گوارا
مطبوع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سارا
تصویر سارا
خلوص، خالصی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دارا
تصویر دارا
واجد، متمول
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کارا
تصویر کارا
آکتیو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گیرا
تصویر گیرا
جذاب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گذرا
تصویر گذرا
آنی، موقتی، موقت
فرهنگ واژه فارسی سره
توقفگاه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اگر بیننده خواب ببیند که در گاراژ است و نداند برای چه کاری به آن جا آمده است تحولی در زندگی او پیدا می شود. – این جا منظور از گاراژ ترمینال است – اگر بیننده خواب ببیند که در گاراژ انتظار مسافری را دارد، میهمانی برای او میرسد یا خبری به او می دهند و اهمیت این خبر و میهمان بستگی به حالت بیننده خواب دارد. اگر خوشحال باشد خبری خوش دریافت می کند یا میهمانی برایش می رسد که دوستش دارد و چنان چه غمین و گرفته باشد خبری بد به او می دهند یا میهمانی مزاحم برای او می رسد. اگر بیننده خواب در گاراژ عازم سفر باشد ولی نداند به کجا می خواهد برود خوب نیست. اگر جوانی در خواب ببیند در گاراژ است و خود او باید رانندگی کند و عده ای مسافر را جا به جا نماید خوب است زیرا خواب او می گوید جوان زندگی خانوادگی تشکیل می دهد یا کاری به او محول می کنند که چند نفر را زیر فرمان دارد. اگر زن جوانی ببیند در گاراژ است و با شادی انتظار کسی را دارد که نداند کیست صاحب فرزند می شود. منوچهر مطیعی تهرانی
فرهنگ جامع تعبیر خواب