جدول جو
جدول جو

معنی کیلومتر - جستجوی لغت در جدول جو

کیلومتر
واحد اندازه گیری طول، برابر با هزار متر
تصویری از کیلومتر
تصویر کیلومتر
فرهنگ فارسی عمید
کیلومتر(لُ مِ)
هزار متر. (ناظم الاطباء). واحد مسافت (در دستگاه متر) ، معادل هزار متر. ندا. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کیلومتر مربع، واحد سطح برابر یک میلیون متر مربع
لغت نامه دهخدا
کیلومتر
واحد مسافت، معادل هزار متر
تصویری از کیلومتر
تصویر کیلومتر
فرهنگ لغت هوشیار
کیلومتر((کَ لَ یا لِ))
واحد مسافت معادل 1000 متر، مربع واحد سطح معادل یک میلیون مترمربع
تصویری از کیلومتر
تصویر کیلومتر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بولومتر
تصویر بولومتر
دستگاهی برای اندازه گیری درجۀ حرارت، دستگاه اندازه گیری تشعشعات حرارتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیرومتر
تصویر پیرومتر
دستگاهی برای اندازه گیری درجۀ حرارت شدید، آذرسنج
فرهنگ فارسی عمید
ساعتی دقیق که با آن زمان های بسیار کوتاهی چون ثانیه و صدم ثانیه را اندازه گیری می کنند
فرهنگ فارسی عمید
(لُ مِ)
منسوب به کیلومتر: ’فرح زاد’ در دوازده کیلومتری مرکز تهران قرار دارد
لغت نامه دهخدا
(لُ مِ)
کیلومتر. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کیلومتر شود
لغت نامه دهخدا
(کَ مَ)
اول کسی است از فرزندان آدم علیه السلام که پادشاه شد. پیوسته در کوه گشتی و پوست پوشیدی. و با ثای مثلثه هم می گویند که کیومرث باشد، و به این معنی با کاف فارسی هم آمده است و اصح آن است. (برهان). نخستین کسی از فرزندان آدم که پادشاه شد و آن اولین پادشاه سلسلۀ پیشدادیان است. (ناظم الاطباء). رجوع به گیومرت و مدخل بعد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کیلومتری
تصویر کیلومتری
منسوب به کیلو متر: کرج در 36 کیلو متری تهران واقع است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیکلومتر
تصویر سیکلومتر
فرانسوی سپرد سنج (سپردن طی کردن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالیمتر
تصویر کالیمتر
فرانسوی گرما سنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میلیمتر
تصویر میلیمتر
واحد طول در سیستم متری، یک هزارم متر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کیلومتر مربع
تصویر کیلومتر مربع
کیلومتر چارین
فرهنگ لغت هوشیار
یک هزارم متر
فرهنگ واژه مترادف متضاد