جدول جو
جدول جو

معنی کیلومتر

کیلومتر((کَ لَ یا لِ))
واحد مسافت معادل 1000 متر، مربع واحد سطح معادل یک میلیون مترمربع
تصویری از کیلومتر
تصویر کیلومتر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کیلومتر

کیلومتر

کیلومتر
هزار متر. (ناظم الاطباء). واحد مسافت (در دستگاه متر) ، معادل هزار متر. نِدا. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کیلومتر مربع، واحد سطح برابر یک میلیون متر مربع
لغت نامه دهخدا

کیلومتری

کیلومتری
منسوب به کیلو متر: کرج در 36 کیلو متری تهران واقع است
کیلومتری
فرهنگ لغت هوشیار

کیلومطر

کیلومطر
کیلومتر. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کیلومتر شود
لغت نامه دهخدا

کیلومتری

کیلومتری
منسوب به کیلومتر: ’فرح زاد’ در دوازده کیلومتری مرکز تهران قرار دارد
لغت نامه دهخدا

بولومتر

بولومتر
دستگاهی برای اندازه گیری درجۀ حرارت، دستگاه اندازه گیری تشعشعات حرارتی
بولومتر
فرهنگ فارسی عمید

پیرومتر

پیرومتر
دستگاهی برای اندازه گیری درجۀ حرارت شدید، آذرسنج
پیرومتر
فرهنگ فارسی عمید