جدول جو
جدول جو

معنی کیامحله - جستجوی لغت در جدول جو

کیامحله
دهی از دهستان گیلخواران است که در بخش مرکزی شهرستان شاهی واقع است و 170 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کامله
تصویر کامله
(دخترانه)
مؤنث کامل، بی عیب، بی نقص
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامله
تصویر کامله
کامل، تمام، مقابل ناقص، جمع کمله، بی عیب و نقص، در علوم ادبی در علم عروض بحری بر وزن «متفاعلن متفاعلن متفاعلن»
فرهنگ فارسی عمید
(صَیْ یا مَ حَلْ لَ)
دهی است جزء دهستان سیارستاق قشلاقی بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری رودسر و 3 هزارگزی جنوب شوسۀ رودسر به شهسوار. این ده در جلگه واقع، معتدل، مرطوب و مالاریایی است. 145 تن سکنۀ گیلک دارد. آب آن از نهر پلرود. محصول آنجا برنج. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مِ لَ)
مؤنث کامل. (ناظم الاطباء). رجوع به کامل شود
لغت نامه دهخدا
(مَ حَلْ لَ)
دهی است از دهستان استرآباد رستاق بخش مرکزی شهرستان گرگان، واقع در 22هزارگزی شمال خاوری گرگان با 630 تن جمعیت. آب آن از رود خانه محلی و راه آن ماشین رو است. امامزاده ای دارد و صنایع دستی زنان بافتن کرباس و پارچه های ابریشمی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مُلْ لا مَ)
دهی از دهستان سمام است که در بخش رودسر شهرستان لاهیجان واقع است و 230 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مَحَلْ لِ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان آمل. سکنۀ آن 620 تن. آب آن از رود هراز. صنایع دستی زنان کتان بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(رِ مَ حَلْ لَ)
دهی از دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان. سکنه 490 تن. آب آن از پلرود. محصول آنجا برنج و صیفی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(کَ نَ)
دهی از دهستان سیاهکلرود است که در بخش رودسر شهرستان لاهیجان واقع است و 210 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
محلۀ عمده سدن رستاق است و 700 خانوار سکنه دارد و در میان جنگل انبوهی در 16میلی استرآباد واقع است. بندر کوچکی به نام ملاکیله دارد که در سه میلی شمالی رود خانه قراسوست. (از سفرنامۀ مازندران رابینو ص 69 و ترجمه آن ص 100)
لغت نامه دهخدا
(کُ مَ حَلْ لَ)
یکی از محله های خاوری شهرستان رشت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی است از توابع چهاردانگه بخش هزارجریب مازندران. (ترجمه سفرنامۀ مازندران رابینو ص 167)
لغت نامه دهخدا
(قَ مُ حَمْ مَ)
دهی است از دههای آمل. (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 152)
لغت نامه دهخدا
(زَ مَ حَلْ لَ / لِ)
دهی از دهستان سدن رستاق است که در بخش مرکزی شهرستان گرگان واقع است و 160 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ حَلْ لَ)
دهی جزء دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان. واقع در 9هزارگزی جنوب رودسر و 4هزارگزی شمال رحیم آباد. جلگه، معتدل، مرطوب. دارای 283 تن سکنه گیلکی و فارسی زبان. آب آن از نهر پلرود. محصول آنجا برنج. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. گنبدی آجری به ارتفاع 15 متر از آثار ابنیۀ قدیم و دبستانی 4 کلاسه دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مِ لَ)
نام اسب عمرو بن معدیکرب. (منتهی الارب) (بلوغ الارب ج 2 ص 116). رجوع به عمرو بن معدیکرب شود، نام اسب زید بن قتان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
از توابع گیل خواران قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی