جدول جو
جدول جو

معنی کویستیدن - جستجوی لغت در جدول جو

کویستیدن
(مُءَیْ یَ شُ دَ)
به معنی کویستن است که کوفتن غله و غیر آن باشد، و به فتح اول و کسر اول هم آمده است. (برهان) (آنندراج). کوفتن غله. (ناظم الاطباء). کویستن. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کویستن شود، کوفتن و زدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایستیدن
تصویر ایستیدن
ایستادن، سرپا بودن، برپا شدن، برخاستن، درنگ کردن، توقف کردن، مقاومت کردن، اقامت کردن، شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کویستن
تصویر کویستن
کوفتن غله یا چیز دیگر، کوفتن
فرهنگ فارسی عمید
(کْری / کِ)
نام چند تن از پادشاهان دانمارک است و مشهورترین آنان کریستیان نهم است که در 1818م. متولد و در 1906م. وفات یافت
لغت نامه دهخدا
(کَ فَ / فِ کَ دَ)
ایستادن و آغاز نمودن. (آنندراج). ایستادن و آغاز کردن. (ناظم الاطباء). ایستادن. (فرهنگ فارسی معین) : المواکبه، برکاری ایستیدن. (تاج المصادر بیهقی). المواقفه، با کسی در جنگ بایستیدن و با کسی در چیزی فروایستیدن در معاملتی. (تاج المصادر بیهقی) ، رئیس تشریفات صفویان، رئیس ایشیک خانه قاجاریان. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ کَ دَ)
دوسیدن. و رجوع به دوسیدن شود
لغت نامه دهخدا
(مُ یَ نَ / یِ نِ گَ دی دَ)
گریسیدن. مصدر کریس است که به معنی چاپلوسی کردن و فریب دادن و از راه بردن است. (آنندراج) (برهان). کرسیدن. کرشیدن. (فرهنگ فارسی معین). فریب دادن و خدعه کردن و از راه بیرون بردن و چاپلوسی نمودن. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ وَ / وِ / ضَ / ضِ کَ دَ)
صاحب جهانگیری در کلمه کوس به معنی کوفتن این بیت فردوسی را شاهد آورده است:
گیاهی که گویم تو با شیر و مشک
بکوس و بکن هر دو در سایه خشک.
فردوسی.
در اینجا، بکوب و بکن... نیز می توان خواند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مَ مَ کَ دَ)
به معنی کوفتن غله و غیر آن باشد. (برهان) (آنندراج). زدن و کوفتن، و کوفتن غله. (ناظم الاطباء). غله کوفتن، و کویستیدن نیز آمده و در فرهنگ به معنی مطلق کوفتن گفته، و کویسته غلۀ کوفته. (فرهنگ رشیدی). کوستن. کویستیدن. کوفتن غله و غیر آن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کوستن و کویستیدن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دویسیدن
تصویر دویسیدن
دوسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایستیدن
تصویر ایستیدن
ایستادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کریسیدن
تصویر کریسیدن
فریب دادن، فروتنی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کویستن
تصویر کویستن
کوفتن غله و غیر آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کویستن
تصویر کویستن
((کَ وِ تَ))
کوفتن، کوفتن غله یا چیز دیگر
فرهنگ فارسی معین