مسیر معینی که وسیلۀ نقلیۀ عمومی با کرایۀ معین طی می کند در ورزش مسیر مخصوص در رقابت های اسب دوانی، اتومبیل رانی، موتورسیکلت رانی و مانند آن ها مسابقۀ سرعت
مسیر معینی که وسیلۀ نقلیۀ عمومی با کرایۀ معین طی می کند در ورزش مسیر مخصوص در رقابت های اسب دوانی، اتومبیل رانی، موتورسیکلت رانی و مانند آن ها مسابقۀ سرعت
جزیره ای در بحر ابیض (مدیترانه) و یکی از ایالتهای کشور فرانسه است و شهرهای عمده آن آژاکسیو (محل تولد ناپلئون اول) ، باستیا، کالوی، کورت و سارتن می باشد. این ایالت از پنج ولایت و 62 بلوک و 366 بخش تشکیل یافته و 8722 کیلومتر مربع وسعت و 269831 تن سکنه دارد. این جزیره به وسیلۀ ’ژنواها’ در سال 1768 میلادی به فرانسه فروخته شده است. ارتفاعات این جزیره را کوههای سنتو، روتوندو، اورو و جز اینها تشکیل داده و دره های عمیقی را در این جزیره بوجود آورده اند. محصولات عمده این جزیره شراب، زیتون و درختان میوه است، ولی محصول اصلی آن شاه بلوط و پرورش گوسفند و صید ماهی است. جلب سیاحان نیز از منابععمده تحصیل ثروت مردم این جزیره است. (از لاروس)
جزیره ای در بحر ابیض (مدیترانه) و یکی از ایالتهای کشور فرانسه است و شهرهای عمده آن آژاکسیو (محل تولد ناپلئون اول) ، باستیا، کالوی، کورت و سارتن می باشد. این ایالت از پنج ولایت و 62 بلوک و 366 بخش تشکیل یافته و 8722 کیلومتر مربع وسعت و 269831 تن سکنه دارد. این جزیره به وسیلۀ ’ژنواها’ در سال 1768 میلادی به فرانسه فروخته شده است. ارتفاعات این جزیره را کوههای سنتو، روتوندو، اورو و جز اینها تشکیل داده و دره های عمیقی را در این جزیره بوجود آورده اند. محصولات عمده این جزیره شراب، زیتون و درختان میوه است، ولی محصول اصلی آن شاه بلوط و پرورش گوسفند و صید ماهی است. جلب سیاحان نیز از منابععمده تحصیل ثروت مردم این جزیره است. (از لاروس)
موی پیچیده و مجعد را گویند. (برهان). موی پیچیده و گره دار که به عربی مجعد گویند و آن را پارسیان شیراز نیز کرنجی گویند. (آنندراج) (انجمن آرا). موی پیچیده و مجعد. (فرهنگ فارسی معین). کرس. کرسه. کورسه. (از حاشیۀ برهان چ معین) (از فرهنگ فارسی معین) ، به معنی چرک و ریم هم آمده است. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا)
موی پیچیده و مجعد را گویند. (برهان). موی پیچیده و گره دار که به عربی مجعد گویند و آن را پارسیان شیراز نیز کرنجی گویند. (آنندراج) (انجمن آرا). موی پیچیده و مجعد. (فرهنگ فارسی معین). کرس. کرسه. کورسه. (از حاشیۀ برهان چ معین) (از فرهنگ فارسی معین) ، به معنی چرک و ریم هم آمده است. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا)
نور اندک دادن. با روشنایی ضعیف روشن کردن. (فرهنگ فارسی معین). درخشش پرتوی است ضعیف که از راه دور یا نزدیک به چشم رسد: دیدم از دور چراغی کورسو می زند. دیشب تا صبح چراخ خانه همسایه کورسو می زد. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمالزاده)
نور اندک دادن. با روشنایی ضعیف روشن کردن. (فرهنگ فارسی معین). درخشش پرتوی است ضعیف که از راه دور یا نزدیک به چشم رسد: دیدم از دور چراغی کورسو می زند. دیشب تا صبح چراخ خانه همسایه کورسو می زد. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمالزاده)
شهری در اتحاد جماهیر شوروی ودر جنوب اورل واقع است و203000 تن سکنه دارد، دارای معادن آهن، صنایع کنف بافی، استخراج و تصفیه فلزات است، (از لاروس)، یکی از سرزمینهایی است که ظاهراً سکاهای مورد روایت هرودت درآنجاها ساکن بودند، (از ایران باستان ج 1 ص 615)
شهری در اتحاد جماهیر شوروی ودر جنوب اورل واقع است و203000 تن سکنه دارد، دارای معادن آهن، صنایع کنف بافی، استخراج و تصفیه فلزات است، (از لاروس)، یکی از سرزمینهایی است که ظاهراً سکاهای مورد روایت هرودت درآنجاها ساکن بودند، (از ایران باستان ج 1 ص 615)
یکی از جزایر یونان که 105000 تن سکنه دارد. مرکز این جزیره هم به همین نام نامیده می شود. این جزیره دارای مناظری زیباست و محصول آن شراب و میوه است. نام قدیمی این جزیره کورسیر بود. (از لاروس). و رجوع به کورسیر شود
یکی از جزایر یونان که 105000 تن سکنه دارد. مرکز این جزیره هم به همین نام نامیده می شود. این جزیره دارای مناظری زیباست و محصول آن شراب و میوه است. نام قدیمی این جزیره کورسیر بود. (از لاروس). و رجوع به کورسیر شود