جدول جو
جدول جو

معنی کورسو - جستجوی لغت در جدول جو

کورسو
نور اندک روشنایی کم
تصویری از کورسو
تصویر کورسو
فرهنگ لغت هوشیار
کورسو
نور اندک
تصویری از کورسو
تصویر کورسو
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوروس
تصویر کوروس
(پسرانه)
کوروش، نام سه تن از پادشاهان هخامنشی، کورش کبیر از مقتدر ترین پادشاهان ایرآنکه تخت جمشید را بنا نهاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کورس
تصویر کورس
پیچ و تاب مو، موی پیچیده و مجعد، موی
چرک، مادۀ سفید رنگی که از دمل و زخم بیرون می آید و مرکب از مایع سلول های مرده، باکتری ها و گلبول های سفید است، رم، ریم، سیم، سخ، شخ، وسخ، پیخ، پژ، فژ، کرس، کرسه، هو، هبر، بخجد، بهرک، خاز، درن، قیح، کلچ، کلخج، کلنج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کورس
تصویر کورس
مسیر معینی که وسیلۀ نقلیۀ عمومی با کرایۀ معین طی می کند
در ورزش مسیر مخصوص در رقابت های اسب دوانی، اتومبیل رانی، موتورسیکلت رانی و مانند آن ها
مسابقۀ سرعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کورس
تصویر کورس
مسابقه، مسافت طی شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کورس
تصویر کورس
((کَ رَ))
پیچ و شکن موی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کورس
تصویر کورس
((رْ))
مسابقه، هر بار سوار و پیاده شدن از اتوبوس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کورسو زدن
تصویر کورسو زدن
نور اندک دادن با روشنایی ضعیف روشن کردن
فرهنگ لغت هوشیار