جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کورسو

کورسو

کورسو
در تداول عامه، نور اندک، روشنایی کم، (فرهنگ فارسی معین)، و رجوع به ’کور’ و ’سو’ شود
لغت نامه دهخدا

کوروس

کوروس
کوروش، نام سه تن از پادشاهان هخامنشی، کورش کبیر از مقتدر ترین پادشاهان ایرآنکه تخت جمشید را بنا نهاد
کوروس
فرهنگ نامهای ایرانی

کورفو

کورفو
یکی از جزایر یونان که 105000 تن سکنه دارد. مرکز این جزیره هم به همین نام نامیده می شود. این جزیره دارای مناظری زیباست و محصول آن شراب و میوه است. نام قدیمی این جزیره کورسیر بود. (از لاروس). و رجوع به کورسیر شود
لغت نامه دهخدا

کورسوم

کورسوم
همان کورسو است، (فرهنگ لغات عامیانۀ جمالزاده)، رجوع به کورسو شود،
- کورسوم انداختن، به معنی بسیارپایین کشیدن چراغ است، (فرهنگ لغات عامیانۀ جمالزاده)
لغت نامه دهخدا

کورسک

کورسک
شهری در اتحاد جماهیر شوروی ودر جنوب اورل واقع است و203000 تن سکنه دارد، دارای معادن آهن، صنایع کنف بافی، استخراج و تصفیه فلزات است، (از لاروس)، یکی از سرزمینهایی است که ظاهراً سکاهای مورد روایت هرودت درآنجاها ساکن بودند، (از ایران باستان ج 1 ص 615)
لغت نامه دهخدا

کورسر

کورسر
دهی از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا